حضرت علي از کوچه اي ميگذشت بچه ها مشغول داستان مصور - حضرت علی علیه السلام

بازي بودند اما در گوشه اي بچه اي غمگين نشسته

 بود حضرت با اينکه خيلي کار داشت امادلش راضي نشدکه آن کودک را غمگين ببيند پس جلورفت وازاو علت ناراحتي اش را پرسيداوگفت:که چون بابا ندارد بچه ها اورا بازي نداده اند .

حضرت دست نوازشي برسرکودک يتيم کشيد وبه او فرمود: من همين جا مي نشينم برو وبا بچه ها بازي کن واگر گفتند بابا نداري بگو آن مردي که آنجا نشسته باباي من است . 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۱ و ساعت 7:42 |