🌼روایتِ شفا یافتن استاد فرشچیان🌼

دارنده نشان طلای جشنواره های بین المللی هنرِ آمریکا، بلژیک، ایتالیاو طراح ضریح مطهر امام رضا وامام حسین علیهما السلام،از زبان خودشان:

فیلم مصاحبه با استاد فرشچیان و نقل ماجرای شفای دست راستشان توسط امام رضا علیه السلام

.


برچسب‌ها: استاد فرشچیان شفا یافته امام رضا علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه ششم مرداد ۱۳۹۷ و ساعت 15:47 |

نرم افزار قرآنی نغمه آسمانی -حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی

نرم افزار قرآنی نغمه آسمانی -حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی

 

راهنمای استفاده از نرم افزار رایگان قرآنی نغمه آسمانی (حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی):

ابتدا کلید مربوط به سـوره مورد نظرتـان را انتخاب کنید. وارد صفحه ای می شوید که قسمت اول نقاشی مربوط به آن سوره کشیده شده و هم زمان قسمت اول سوره با صدای استاد منشاوی برای شما پخش می گردد پس از اتمام نقاشی با یک بار کليک کردن به مرحله بعد برويد نقاشی کاملتر شده و قسمت بعدی سوره را هم مرتباً می شنوید به همراه هر مرحله یک قسمت از سوره مورد نظر و در مرحله رنگ آمیزی تمام سوره مرتباً تکرار می گردد بدین ترتیب پس از اتمام نقاشی شما یک سوره از سوره های قرآن کریم را هم حفظ شده اید پس از رنگ آميزي ميتوانيد داستان مربوط به نقاشي را هم که در مورد یکی از معصومین علیهم السلام می باشد، بخوانید.شانزده برگ A4 را از وسط تا کرده به هم بچسبانید تا یک دفترچه درست شود سپس داستانها را در دفترچه نوشته وروبروی هر داستان نقاشی مربوط  به آن را با کمک نرم افزار بکشید . حالا یک کتاب قصه دارید برایش اسم هم انتخاب کنید طرح روی جلدش هم به سلیقه ی خودتان از طرفی شما با حفظ سوره ها بیست وهشت گنج نیز در حافظه خود دارید، مواظبشان باشید.

 

نرم افزار قرآنی نغمه آسمانی (حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی)

پس از دریافت فایل هااگر برنامه WIN.RARبرروی کامپیوتر شما نصب باشد روی فایل دریافتی کلیک راست کرده وEXTRACT HEREرا انتخاب کنید

دریافت فایل:

WINRAR-3.7

 فايل اجرايي برنامه  فايل "play.bat" مي باشد پس از اجراي اين فايل ممكن است لازم باشد در صفحه اي كه ظاهر مي گردد كليد accept را نيز بزنيد تا صفحه اصلي نرم افزار كه به شكل فوق مي باشد براي شما ظاهر گردد.

رايت كردن تمام فايلهاي دريافتي در يك سي دي به صورت باز (بدون قرار دادن در فولدر جداگانه )يك سي دي AUTORUNتوليد مي كند كه هديه قرآني بسيار مناسبي خواهد بود .

استفاده از مطالب و تکثیر این نرم افزار در جهت ترویج قرآن کریم مانعی ندارد وشما را در ثواب آن نیز شریک می گرداند.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://t.me/QURANMOBIN110

 

 *نسخه به روز شده کتاب یک آیه یک نقاشی شامل آیات و ترجمه و نقاشی متناسب با هر مفهوم آیه سوره های مبارکه حمد و جزء سی ام قرآن کریم را از آدرسهای ذیل دریافت نمایید همچنین می توانید فایل پی دی اف آن را بر روی کاغذ A4 پرینت و صحافی به عنوان یک جایزه به قرآن آموزان هدیه بدهید:

وبلاگ جلسه قرآن آستانه حضرت سيد علاء الدين حسين عليه السلام www.mobin110.blogfa.com

وکانال تلگرامي: https://t.me/QURANMOBIN110

یک آیه یک نقاشی، نقاشی سوره های قرآن کریم

لینک دریافت فایل:

کتاب یک آیه یک نقاشی

 


برچسب‌ها: نرم افزار قرآنی, نرم افزار نقاشی, نرم افزار داستان مصور
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۴ و ساعت 14:24 |

كتاب چراغ موسي زندگي حضرت شاهچراغ ، احمد بن موسي عليه السلام

 

در ذيل صفحات كتاب چراغ موسي كه به زباني كودكانه زندگي حضرت شاهچراغ ، احمد بن موسي عليه السلام را بيان مي دارد نمايش داده شده است . نويسنده و تصوير گر اين كتاب آقاي علي اكبر رستگار مي باشد (09177168414) 

 

تصوير گر كتاب كودك-رستگار09177168414

تصوير گر كتاب كودك-رستگار09177168414

تصوير گر كتاب كودك-رستگار09177168414تصوير گر كتاب كودك-رستگار09177168414 

در ذیل فایل دانلود این کتاب  جهت دانلود قرار داده شده است . پس از پرینت صفحه جلد (صفحه اول) به صورت یک رو ، ده صفحه بعد را به صورت 5 برگ A4 پشت و رو پرینت کنید سپس همه صفحات را از وسط تا کرده به هم منگنه کنید تا کتاب " چراغ موسی " آماده گردد . می توانید از این کتاب در اردوهای زیارتی کودکان و نوجوانان به حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه السلام یا در مسابقات فرهنگی و مذهبی بهره بگیرید. 

دریافت فایل : 

کتاب چراغ موسی  

در ذیل تعداد دیگری از کتابهای کودک که دارای داستان و نقاشی جهت رنگ آمیزی می باشند قرار داده شده است. جهت تهیه این کتابها پس از دریافت فایل از لینک دانلود، سه برگ A4 به صورت پشت ورو را پرینت کرده و روی هم قرار دهید و از وسط تا نموده و منگنه کنید آنگاه کتابچه ای که شامل5 داستان از یک از معصومین علیهم السلام است، درست می شود که مقابل هر داستان یک نقاشی بدون رنگ در صفحه مقابل آن قرار داده شده است : 

کتاب دردانه ي نبي (5 داستان مصور از امام حسن مجتبي عليه السلام) 

75 داستان مصور از زندگي ائمه معصومين عليهم السلام

پس از دریافت فایل هااگر برنامه WIN.RARبرروی کامپیوتر شما نصب باشد روی فایل دریافتی کلیک راست کرده وEXTRACT HEREرا انتخاب کنید

دریافت فایل:

WINRAR-3.7  

  کتاب زینت پدر (5داستان در مورد حضرت زینب کبری سلام الله علیها)

 

پس از دريافت فايل سه برگ A4 را به صورت پشت ورو را پرينت كرده و روي هم قرار دهيد و از وسط تا نموده و منگنه كنيد آنگاه كتابچه اي كه شامل5 داستان از حضرت زينب سلام الله عليها است، درست مي شود كه مقابل هر داستان يك نقاشي بدون رنگ در صفحه مقابل آن قرار داده شده است مراکز فرهنگی و مذهبی می توانند از این کتاب به عنوان مسابقه استفاده نمایند به این ترتیب که شركت کنندگان در مسابقه نقاشي ها را رنگ آميزي و تكميل كنند و هنگام تحويل دفترچه به يك سوال از داستانها نيز به صورت شفاهي پاسخ دهند .  

 

حضرت زینب سلام الله علیها

  دانلود فایل :   

 کتاب زینت پدر (5داستان در مورد حضرت زینب کبری سلام الله علیها)

 

کتاب راز نماز (معنی نماز و مقدمات آن به صورت شعر کودکانه):

کتاب راز نماز (معنی نماز و مقدمات آن به صورت شعر کودکانه)

پس از دريافت فايل سه برگ A4 را به صورت پشت ورو را پرينت كرده و روي هم قرار دهيد و از وسط تا نموده و منگنه كنيد آنگاه كتابچه اي كه شامل معانی نماز و مقدمات آن از قبیل وضو و اذان به شعر می باشد، درست مي شود كه مقابل هر قسمت يك نقاشي بدون رنگ  قرار داده شده است مراکز فرهنگی و مذهبی می توانند از این کتاب به عنوان مسابقه استفاده نمایند به این ترتیب که شركت کنندگان در مسابقه پس از حفظ شعرها نقاشي های مربوط به آنها  را رنگ آميزي و تكميل كنند و هنگام تحويل دفترچه به  سوال پشت جلد نیز پاسخ دهند .  

دریافت فایل
کتاب راز نماز(معنی نماز و مقدمات آن به صورت شعر کودکانه)

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: نقاشی کتاب کودک, دانلود رایگان کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 9:48 |

در ذيل نمونه طراحي كامل يك كتاب كودك نمايش داده شده است نام  اين كتاب " چراغ موسي " است و طراح و نويسنده آن علي اكبر رستگار مي باشد . صفحات به صورت پشت و رو چاپ شده سپس از وسط تا شده به هم چسبانده مي شوند .اين كتاب شامل  شرح حال حضرت شاهچراغ عليه السلام بوده كه در قالب يك داستان كودكانه بيان گرديده است در هر صفحه سمت چپ نيز يك نقاشي رنگ نشده با نمونه رنگ شده براي رنگ آميزي كودكان قرار داده شده است .

شاهچراغ عليه السلام 

شاهچراغ عليه السلام 

شاهچراغ عليه السلام 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

شاهچراغ عليه السلام 

دریافت فایل کتاب چراغ موسي (شرح حال حضرت شاهچراغ عليه السلام) به صورت PDF

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه هشتم آذر ۱۳۹۳ و ساعت 11:42 |

دراین برنامه قرآن آموز با کلیک روی نام یکی از ۱۴ سوره انتهایی قرآن کریم یک نقاشی را به صورت مرحله به مرحله می کشد ودر حین کشیدن هر مرحله به صورت مکرر یک آیه از سوره مورد نظر را      می شنود پس از اتمام هر مرحله از نقاشی با کلیک کردن به مرحله بعد میرود وآیه ای که می شنود نیز عوض می شود درمرحله آخر که رنگ آمیزی نقاشی است سوره به صورت کامل تکرار می شود پس از اتمام نقاشی داستان مربوط به نقاشی که داستانی از ۱۴ معصوم می باشد به صورت متن نمایش داده می شود .

از این برنامه به عنوان یک بازی ومسابقه قرآنی نیز می توان استفاده کرد به این صورت که برای تعدادی از بچه ها آن را اجرا نموده ودر آخر برنده را بر اساس سرعت وکیفیت نقاشی تعیین کرد.

این برنامه نیز از مجموعه سی دی مبین (جلسه قرآن آستانه حضرت سید علاء الدین حسین)انتخاب شده (رجوع شود به معرفی نرم افزار مُبین در صفحه نخست وبلاگ)برای نمایش به برنامه POWER POINT VIEWERاحتیاج دارید

 

دریافت فایل:

حفظ 14 سوره قرآن حین نقاشی

POWER POINT VIEWER

 نسخه کاملتر این نرم افزار که شامل حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی می باشد را از آدرس ذیل دانلود نمایید:

نرم افزار قرآنی نغمه آسمانی (حفظ 28 سوره قرآن کریم حین نقاشی)

نرم افزار فوق ازمجموعه نرم افزار  قرآني مبين جلسه قرآن آستانه حضرت سيد علاء الدين حسين عليه السلام تهيه شده است جهت دانلود اين نرم افزار مي توانيد به اين صفحه از وبلاگ برويد :

دانلود نرم افزار قرآني مبين جلسه قرآني آستانه حضرت سيد علاء الدين حسين عليه السلام

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://t.me/QURANMOBIN110

*نسخه به روز شده کتاب یک آیه یک نقاشی شامل آیات و ترجمه و نقاشی متناسب با هر مفهوم آیه سوره های مبارکه حمد و جزء سی ام قرآن کریم را از آدرسهای ذیل دریافت نمایید همچنین می توانید فایل پی دی اف آن را بر روی کاغذ A4 پرینت و صحافی به عنوان یک جایزه به قرآن آموزان هدیه بدهید:

وبلاگ جلسه قرآن آستانه حضرت سيد علاء الدين حسين عليه السلام www.mobin110.blogfa.com

وکانال تلگرامي: https://t.me/QURANMOBIN110

یک آیه یک نقاشی، نقاشی سوره های قرآن کریم

لینک دریافت فایل:

کتاب یک آیه یک نقاشی

 


برچسب‌ها: نرم افزار قرآنی, نرم افزار نقاشی, نرم افزار داستان مصور
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه چهارم دی ۱۳۸۹ و ساعت 9:9 |

در ذیل مجموعه پوسترهای سوره مبارکه ضحی به دو صورت سرودهای قرآنی(ترجمه و خلاصه تفسیر آیات به صورت شعر و سرود) و یک آیه یک نقاشی(یک نقاشی بدون رنگ، جهت رنگ آمیزی و ترجمه و خلاصه تفسیر ایه به زبان ساده) آورده شده است بس از عضویت در کانال قرآن مبین با حفظ متن و ارسال فایل صوتی همچنین رنگ آمیزی نقاشی به صورت دستی یا نرم افزاری و ارسال عکس و کسب امتیاز از جوائز این گروه بهره مند شوید جهت عضویت در کانال واتساپ، تلگرام، ایتا و اینستا پیامکی با عنوان "متقاضی عضویت در گروه قرآن مبین" به شماره 09177168414 ارسال کنید

🌸مسابقه و جایزه🎁🌸

🖼یک آیه یک نقاشی 🖼
(مخصوص گروه سنی زیر 15سال)
(رنگ آمیزی نقاشی مربوط به آیات قرآن کریم)
🟠روخوانی صحیح آیه و ترجمه(2000 امتیاز)
🟠حفظ آیه و ترجمه(4000 امتیاز)
🟠رنگ آمیزی نقاشی به صورت نرم افزاری یا دستی(6000امتیاز)
🟧به جای پرینت نقاشی و رنگ آمیزی آن، می توانید با نصب اپلیکیشنهایی از قبیل paint art مستقیماً بر روی گوشی موبایل خود آنها را رنگ آمیزی کنید یا از نرم افزارهای مخصوص ویندوز استفاده کنید. کشیدن نقاشی بر روی کاغذ نیز اشکالی ندارد.

🌸مسابقه و جایزه🎁🌸
🦋سرودهای قرآنی 🦋
(ترجمه آیات قرآن کریم به شعر)

🟠روخوانی صحیح آیه(2000 امتیاز)
🟠حفظ آیه(4000 امتیاز)
🟠روخوانی صحیح معنی آیه به شعر(2000امتیاز)
🟠حفظ معنی آیه به شعر(4000 امتیاز)

🟠با عضویت در کانالهای قرآن مبین و ارسال پاسخ سؤالات و کسب امتیاز علاوه بر یادگیری ترجمه و مفاهیم بلند قرآن کریم به زبان ساده و با استفاده از شعر و نقاشی از جوایز نقدی و غیر نقدی به تناسب امتیازتان برخوردار گردید علاوه بر این به سؤالات درسی پاسخ دهندگان فعال، در زمینه های قرآن کریم، فارسی، ریاضی، فیزیک و عربی به صورت رایگان پاسخ داده می شود ضمن اینکه والدین شما نیز می توانند با پاسخگویی به سؤالات مخصوص بزرگسالان به افزایش امتیاز شما کمک نمایند

🌸جهت عضویت در هر یک از موارد زیر می توانید روی لینک مربوط به آن کلیک کنید:
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/H4KPcIy3FMB1d542kIDMx2

کانال ایتا:
https://eitaa.com/quranommobin
جهت مشاهده سؤالات و مطالب قبلی به آرشیو مطالب در کانال تلگرام و وبلاگ مراجعه کنید:
https://t.me/QURANMOBIN110
WWW.MOBIN110.BLOGFA.COM

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مباکارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودکرکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

کارت سوره مبارکه ضحی، معنی سوره مبارکه ضحی به صورت شعر وسرود

کارت سوره مبارکه ضحی، نقاشی سوره مبارکه ضحی، نقاشی کتاب کودک

دانلود فایل:

کتاب یک آیه یک نقاشی و سرودهای قرآنی(جلد اول)

نقاشی کتاب کودک، نقاشی سوره های قرآن کریم

*نسخه به روز شده کتاب یک آیه یک نقاشی شامل آیات و ترجمه و نقاشی متناسب با هر مفهوم آیه سوره های مبارکه حمد و جزء سی ام قرآن کریم را از آدرس ذیل دریافت نمایید همچنین می توانید فایل پی دی اف آن را بر روی کاغذ A4 پرینت و صحافی به عنوان یک جایزه به قرآن آموزان هدیه بدهید:

لینک دریافت فایل:

کتاب یک آیه یک نقاشی

یک آیه یک نقاشی، نقاشی سوره های قرآن کریم

وبلاگ جلسه قرآن آستانه حضرت سيد علاء الدين حسين عليه السلام www.mobin110.blogfa.com

وکانال تلگرامي: https://t.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: نقاشی سوره مبارکه ضحی, نقاشی آیات قرآن کریم, نقاشی کتاب کودک, جزء سی به شعر
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه بیست و یکم دی ۱۴۰۱ و ساعت 14:53 |

 بازگویی داستان و ارسال قایل صوتی و رنگ آمیزی نقاشی داستان: 4000 امتیاز

(با عضویت در گروه واتساپ قرآن مبین و شرکت در مسابقات این گروه و کسب امتیاز از جوایز نقدی وغیر نقدی این گروه بهره مند گردید)

داستان مصور از حضرت زهرا سلام الله علیها

 

 

 

+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۹ و ساعت 14:6 |

داستان مصور از امام باقر علیه السلام نقاشی کتاب کودک علی اکبر رستگار 09177168414

 


برچسب‌ها: نقاشی کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۸ و ساعت 13:51 |

🌿🌷🌿مجموعه ای از نوحه های آموزنده و راهنما در وصف رشادتها و فضائل امام حسین علیه السلام و یاران با وفای ایشان🌿🌷🌿
✅نوحه ای در مورد امام سجّاد علیه السلام :

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
علیِّ سجّاد (سلام الله علیه)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

🌼آنچه از رزمِ حسین در یاد است
🌼همه از زینب و پورش، علیِّ سجّاد است

🌼گشت در معرکه ی کرب و بلا او بیمار
🌼زنده از، حکمتِ ربّش، علیِّ سجّاد است

🌼ماند تا خُرد کُنَد هرچه بت است
🌼پیش نمرود زمانش، علیِّ سجّاد است

🌼دست بسته شده در، فوجِ عدو
🌼منجیّ ملّت و دینش، علیِّ سجّاد است

🌼شده بیچاره یزید از سخنِ حقِّ علی
🌼زخمی از تیغ زبانش، علیِّ سجّاد است

🌼خواست با بانگِ اذان مُهر زند بر لبِ او
🌼همه مدهوش ز تفسیرِ اذانش، علیِّ سجّاد است

🌼شعله ور کرده چُنین کاخِ ستم را یکجا
🌼همه از آتشِ اشکش، علیِّ سجّاد است

🌼کرده یاد او، همه عمرش، هر روز
🌼همه با اشک زِ بابش، علیِّ سجّاد است

🌼عاقبت گشت شهید، همچو پدر، آن مظلوم
🌼بوده او چشم به راهش، علیِّ سجّاد است

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.

آدرس دریافت سایر نوحه ها:

دریافت فایل:

نوحه های آموزنده و راهنما

امام سجّاد علیه السلام

✅مذهب علیه مذهب✳️
🌼خواست با بانگِ اذان مُهر زند بر لبِ او
🌼همه مدهوش ز تفسیرِ اذانش، علیِّ سجّاد است
...يزيد براي ساكت كردن امام سجاد که با خطبه ی آتشینش، آتش به کشتزار ظلم و ستمش انداخته بود، به مؤذن فرمان داد كه اذان بگو . مؤذن گفت : "الله اكبر " امام فرمود :"هيچ چيزي بزرگتر از خدا نيست "مؤذن گفت "اشهد ان لا اله الا الله"امام فرمود:"مو و پوست و گوشت وخونم به يكتايي خدا گواهي مي دهد " مؤذن گفت : "اشهد ان محمد رسول الله" امام فرمود : " اي يزيد محمد صلي الله عليه وآله جد من است يا تو اگر مي گويي جد توست كه دروغ مي گويي و كفر مي ورزي و اگر اعتقاد داري كه او جد من است پس چرا عترت و خاندان او را كشتي ؟چرا پدرم را كشتي و خانواده ي او و مرا اسير كردي ؟"اين سخن رافرمود و دست به گريبان برد و جامه ي خود را چاك زد و گريست. سخنان امام سجاد عليه السلام در شهر چنان ولوله اي به پاكرد كه همه پارچه هاي رنگي را كه براي جشن به در و ديوار شهر آويخته بودند كندند و پارچه هاي سياه زدند و به عزاداري پرداختند.
.


برچسب‌ها: نقاشی کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۸ و ساعت 11:34 |
داستان مصور از امام هادی علیه السلام

 


برچسب‌ها: داستان مصور, نقاشی کتاب کودک, امام هادی علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۷ و ساعت 15:3 |
داستان مصور در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها (معلم صبور)

داستان مصور در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها(معلم صبور):

 


برچسب‌ها: داستان مصور مذهبی
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۶ و ساعت 11:7 |
داستان مصور در مورد حضرت زینب سلام الله علیها:

داستان مصور در مورد حضرت زینب سلام الله علیه

 


برچسب‌ها: داستان مصور در مورد حضرت زینب سلام الله علیها
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۶ و ساعت 9:24 |
دریافت فایل 51 حدیث از امام هادی علیه السلام به صورت PDF

پنجاه و یک حدیث از امام هادی علیه السلام

داستانهای مصور از امام هادی علیه السلام:
  هادي

 داستان از امام هادی علیه السلام
درزمان امام هادي(عليه السلام) زني را که به دروغ ادعا ميکرد حضرت زينـــب (سلام الله عليها) است وبا معجزه اي ازپيامبرتاکنون جوان مانده ،نزد خليفه آوردند خليفه از امام هادي خواست تادروغگويي اين زن را اثبات کند امام فرمودند چون درندگان از آسيب به اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) خودداري ميکنند اگر تو واقعا ًحضرت زينب هستي پس داخل قفس شيرها برو. زن  گفت اگر راست ميگوييد خودتان اول در قفس شيرها برويد حاضران با تعجب مشاهده کردند که امام به داخل قفس شيرها رفت و شيرها با احترام اطراف حضرت را گرفتند وکوچکترين آسيبي به حضرت نرساندند حتي شيري که ازهمه پيرتر بودگويي باامام صحبت کردوسپس امام هم به شيرها چيزي فرمود .
پس از آنکه امام از قفس شيرها بيرون آمد به زن گفت حالا نوبت شماست زن به التماس کردن افتادواقرار کردکه دروغ گفته است.
آنگاه از امام درباره گفتگويش باشيرهاپرسيدندحضرت فرمودند شيرپير از شيرهاي جوان گله کرد چون ازغذايي که داخل قفس ميريزندچيزي براي او باقي نميگذارند ومن به شيرهاي جوان سفارش کردم ازاين پس اول بگذارند که شيرپير غذا بخورد وسپس آنها سراغ غذا بيايند.
نوبت غذاي شيرها که شد ديدند که شيرها  دستور امام را دقيقاًانجام دادند.
 
دریافت فایل:
 

شعر و سرود دوستی اهل بیت علیهم السلام

 (حضرت امام هادی علیه السلام)

قرآن و اهلِ بیت هست ، مثلِ دو بالِ پرواز

برای دوستِ این دو ، درِ بهشت شود باز

 

از اهلِ بیت، دوازده ، باشد امام هادی

دهم، امامِ ما هست ، نامی که باشد باقی

 

اطاعت از امامان ، باشد راه هدایت

دشمن آنها باشد ، بی نصیب از سعادت

 

به حق، امامِ هادی ، نامیده شده نقی

برای اینکه بوده ، مظهرِ خیر و پاکی

 

از نورِ چهره ی او  ، روشن، چراغِ دین است

دهم، امامِ ما که ، روشنیِ زمین است

 

خواستند خاموش کنند ، نورِ حضرتِ هادی

خاموش نگردد امّا ، هرگز نورِ خدایی

 

با این که زندانی بود  ، میانِ لشکریان

نور هدایتش بود ، خورشیدِ اهلِ جهان

 

کریم و هم مهربان ، باشد امامِ دهم

از جورِ ظالمان بود ، پُشت و پناهِ مردم

 

آنها که نداشتند، تابِ دیدنِ نورَش

کردند او را شهید ، تا نروند به سویَش

 

آن خورشیدِ هدایت ، همیشه هست، پر نور

سلامِ ما به هادی ، حبیبِ ربِّ غفور

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

https://t.me/QURANMOBIN110/238

 


برچسب‌ها: احادیث و داستانهایی از امام هادی علیه السلام, شعر و سرود در مورد اهل بیت علیهم السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۶ و ساعت 9:30 |
داستان مصور در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام-تصویرگر علی اکبر رستگار

امام حسن علیه السلام -طراح:علی اکبر رستگار

 


برچسب‌ها: داستان مصور, طراحی کتاب کودک, امام حسن مجتبی علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه بیستم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 11:2 |
داستان مصور از امام زمان علیه السلام (عج)+نقاشی کتاب کودک رستگار09177168414

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, امام زمان, نقاشی کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 17:3 |
داستان مصور از حضرت زینب سلام الله علیها

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۶ و ساعت 15:2 |
داستان مصور از حضرت زهرا سلام الله علیها:تصویر گر علی اکبر رستگار 09177168414

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۵ و ساعت 13:20 |
داستان مصور از امام حسن عسکری علیه السلام

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۵ و ساعت 15:3 |

کریمه اهل بیت:حضرت معصومه سلام الله علیها
مرحوم آيت اللّه سيّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آيت اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقه مند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و يا امام صادق (ع) مشرّف شد.

امام به ايشان فرمودند:

«عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْل ِ الْبَيت ِ.»

يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن .

ايشان به گمان اينكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زيارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دليل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شريف حضرت زهرا(س) پنهان بماند; از اين رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زيارت حضرت معصومه (س) رهسپار ايران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهل بيت ترك كرد.

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: حضرت معصومه سلام الله علیها
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۵ و ساعت 12:39 |

حق مردم

 داستان مصور در مورد حضرت امام زمان علیه السلام،نقاشی کتاب کودک علی اکبر رستگار

دو نفر تصمیم قطعی گرفتند خود را برای دیدن ولیّ زمان امام دوازدهم آماده كنندو به تزكیه نفس مشغول شدند، وقتی احساس کردنددیگر به مرحله ای رسیده اند که لیاقت زیارت امام زمان (عج) را یافته اند  به سمت مكه حرکت کردند تا به لطف خدا در حین زیارت خانه اش توفیق زیارت حجت خدا نیز شاملشان شود .

 یكی از آنان به وقت طواف به محضر مقدس امام زمان رسید  . درحالیکه از خوشحالی سر از پا نمی شناخت از امام خواست تا اجازه دهد رفیقش را هم خبر کند اما حضرت فرمودند: او لایق دیدار من نیست ; زیرا در راه سفر به مكه به زمین گندم زاری رسیدید، او یك دانه گندم از خوشه چید برای این كه ببیند گندم رسیده یا هنوز خام است، پس از بررسی كردن، آن یك دانه گندم را به همان زمین انداخت، كسی كه بدون اذن صاحب مال به مال مردم دست درازی كند لایق دیدار حجت خدا نیست !

 

قرآن و اهلِ بیت هست،مثلِ دو بالِ پرواز ***برای دوستِ این دو،درِ بهشت شود باز

آخرین از اهلِ بیت،باشد امامِ زمان***دوازدهم، امامی،که هست شریکِ قرآن

اطاعت از ائمه،رحمتِ حق را کلید***از رحمت حق، شود،دشمنشان نا امید

به حق، امامِ زمان، نامیده شده قائم***خیزَد،کُنَد جهان، پاک،از هرچه ظلم و ظالم

از نورِ چهره­ ی او،روشن، تمامِ جهان***خورشید، نور گیرد، از نورِ صاحب زمان

خواهند نورِ حق را،تا که کنند خاموش***کامل کُنَد، نورِ خود، به کوری پرده پوش

با این که غائب بُوَد،از دیده و نَظَرها***باشد از لطفِ او،در کارشان اثرها

برای اینکه آید،تا پسرِ فاطمه***باید که خوبی کنیم، دعا کنیم ما همه

ای خدایِ توانا، رِسان امامِ ما را***از جورِ ظالمان شد، قفس، تمامِ دنیا

خدا به حق قرآن،رِسان امامِ زمان ***ما را کُند بهشتی، آن یاورِ مهربان

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک, حضرت امام زمان علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه یکم خرداد ۱۳۹۵ و ساعت 15:27 |

بسم الله الرحمن الرحیم

سروِ سیمین حسین

 

حضرت علی اکبر علیه السلام در ۱۱ شعبان سال ۳۳ هـ.ق در مدینه به دنیا آمد. پدرش امام حسین(ع) و مادرش بانویی بزرگوار و فرزانه به نام لیلی بنت ابی مره نام داشت. گزارش‌های تاریخی، لقب ایشان را «اکبر» و کنیه‌اش را «ابوالحسن» نقل می کند.برخی از نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان وی را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) می دانند که البته با لقب حضرت همخوانی بیشتری دارد.حضرت علی اکبر علیه‏السلام  مانند پدر، عمو و اجداد بزرگوارش از سخی ترین افراد به شمار می رفت تا آنجا که "نار القری" می افروخت و از مردمی که در بیابان ها مسکن و ماوا نداشتند پذیرایی می‏کرد. یعنی در نقطه مرتفعی نزدیک خانه خود آتشی می افروخت تا در راه ماندگان آن آتش را ببینند و به سمتش آیند و او از آنها پذیرایی کند و یاریشان نماید. در اشعاری که در وصف حضرت علی اکبر آمده است، ذکر شده که غذا را زودتر از آمدن مهمان مهیا و طبخ می نمود تا غذا در حضور مهمان نجوشد و مهمان به انتظار غذا ننشیند.

از امام صادق  علیه ‏السلام  روایت شده است که فرمود: هر گاه کنار قبر فرزند امام حسین علیه‏السلام  رفتی بگو : سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیر المومنین  علیه‏السلام  سلام بر تو ای فرزند حسن و حسین  علیه‏السلام.  شیخ صدوق (ره) بعد از نقل این زیارت می‏فرماید: برای این فرزند امام حسن  علیه‏السلام  گفته شده است که چون امام مجتبی  علیه‏السلام  مربی و معلّم حضرت علی اکبر علیه‏السلام  بوده است و در حدیث آمده است که پدر سه گونه است: آنکه تو را به دنیا آورد و کسی که تو را تعلیم نموده و دیگری پدر زن.

 

درباره دوران کودکی علی اکبر، روایتی نقل شده که گویای اعجاز و کرامت و تربیت او در دامان حسین بن علی (علیهماالسلام) است. در کتاب «ضیاء العالمین» از «زفیر بن یحیی» و او از «کثیر بن شاذان» گزارش کرده که گفت: «خودم شاهد بودم که علی اکبر در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش انگور طلب کرد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با دست به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد. پس فرزند خود را از آن خورانیده و فرمود: «ما عندالله لاولیائه اکثر؛ از آنچه نزد خدای تعالی است به اولیائش بیشتر می‌رسد.» ( ذخیره الدارین، ص ۲۵۹ )

 

نقل است روزی علی اکبر علیه‏السلام  به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او می‏برد، در آخر والی مدینه از علی اکبر سئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی. آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهدکه نام همه فرزندانش را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر علیه‏السلام  نزد اباعبدالله الحسین  علیه‏السلام  برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه‏ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا نماید نام همه‏ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.

 

 

شبیه ‏ترین به رسول خدا صلی‏ الله‏ وعلیه‏ وآله

 

در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:« یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله……. ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.

 

وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. (منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵)

 

طبق فرموده امام صادق علیه السلام قبر حضرت علی اکبر علیه السلام پائین پای پدر بزرگوارش قرار دارد و نقل می کنند که امام زین العابدین علیه السلام به بنی اسد امر فرمود: دو گودال حفر کردند که در یکی بنی هاشم دفن شدند و در دیگری اصحاب(مراجعه کنید به مقتل المقرم/۳۲۰ – ۳۲۱ المراقد و المقامات فی کربلاء/ ۱۶۷)

 

زیارت‌نامه حضرت علی اکبر  علیه‏السلام

 

شیخ بزرگوار ابن قولویه در کتاب کامل الزیاره، ص ۳۲۹ به سند صحیح از ابی حمزه ثمالی نقل کرده که امام صادق علیه‏السلام  چگونگی زیارت امام حسین علیه‏السلام  را به او آموخت و گفت: پس به جانب علی بن الحسین که نزد پای امام حسین است رو کن و بگو:  

السَّلام عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُُهُ وَ ابنُ خَلیفَهِ رَسُولِ اللهِ و ابن بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمَة اللهِ وَ بَرَکاتُهُ مُضاعَفَهً کُلَّما طَلَعَتِ الشَّمسُ أَو غَرَبَت السَّلامُ عَلیکَ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

ای فرزند رسول خدا و ای فرزند جانشین رسول خدا و ای فرزند دختر رسول خدا، سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد، هر دم که خورشید طلوع و غروب کند. سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد.  

بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی وَ أُمّی دَمُکَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یدَی أَبیکَ یحتَسِبُکَ وَ یبکی عَلَیکَ مُحترقاً عَلیکَ قَلبُهُ یرفَعُ دَمَکَ ألی عِنانِ السَّماءِ لا یرجَعُ مِنهُ قَطرَهٌ وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ فَمَکانُکُما عِندَاللهِ مَعَ آبائِکََ الماضینَ وَ مَعَ أُمَّهاتِکَ فی الجِنانِ مُنَعَّمینَ أَبرَأُ إلی اللهِ مِمَُن قَتَلَکَ وَ ذَبَحَکَ.

پدر و مادرم فدای تو ای سربریده و ای کشته بی گناه ، پدر و مادرم فدای خون تو که به سوی حبیب خدا( پیامبر) اوج گرفت. پدر و مادرم فدای تو که پدرت تو را ( مانند هدیه ای گرانبها) با دستان خود ( برای خدا) تقدیم کرد در حالیکه بر تو می گریست و دل می سوزاند و خون تو را به سوی آسمان می پاشید و قطره ای از آن باز نمی گشت و پدرت از گریه آرام نگرفت هنگامی که تو را وداع می گفت. پس جایگاه شما نزد خدا، با پدران و مادرانتان، در بهشت و برخوردار از نعمتهای بهشتی است. از آنکه تو را کشت و تو را سر برید، به سوی خدا دوری می جویم.

سپس خود را بر قبر بیانداز و دست خود را بر آن قرار ده و بگو:

سَلامُ اللهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ وَ أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وَعِبادِهِ الصالِحینَ عَلیکَ یا مَولای وَ ابنَ مَولای وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ. صَلی اللهُ عَلیکَ وَ عَلی عِترَتَکَ وَ أَهل بَیتِکَ وَ آبائِکَ وَ أَبنائِکَ وَ أُمَّهاتِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ الَّذینَ أَذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُم تَطهیراً. السَّلامُ عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ ابنَ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ ابنَ الحُسینِ ابنِ عَلِی وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وَ قَتََلَکُم وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُکُم وَ لِمَضجَعِکُم صَلَّی اللهُ عَلیکُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً کَثیراً.

سلام خدا و رحمت و برکات او و سلام فرشتگان مقرب و پیامبران و بندگان شایسته خدا بر تو ای مولا و فرزند مولای من. درود خدا بر تو بر عترت و خاندان و پدران و فرزندان و مادران تو که شایسته و نیک بودند و خداوند هر گونه پلیدی را از آنان دور ساخت و آنان را پاکیزه وطاهر گردانید. سلام بر تو ای فرزند رسول خدا و ای فرزند امیرالمؤمنین و ای فرزند حسین بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو. خداوند لعنت کند کسی که با تو جنگید و کسی که حق شما را نادیده گرفت و شما را کشت. و تمام رفتگان و زندگان آنان را خدا لعنت کند. جانم به فدای شما و مرقد شما. درود و سلام فراوان خدا بر شما باد.

سپس گونه خود را بر قبر بگذار و سه بار بگو:  

صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا أَبا الحَسَنِ.

 

 و سپس بگو:

بِأَبی أَنتَ وَ أُمی أَتیتُکَ زائِراً وافِداً عائِذاً مِمّا جَنَیتُ عَلی نَفسی وَ احتَطَبتُ عَلی ظَهری أَسأَل اللهَ وَ وَلیی أَن یجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ عِتقَ رَقبَتی مِنَ النّارِ.

 

درود خدا بر تو ای ابالحسن ، پدر و مادرم به فدایت، به سوی تو آمدم و تو را زیارت می کنم و از جنایتهایی که بر نفس خود روا داشته ام و گناهانی که بر دوش خود حمل کرده ام به تو پناه می آورم.از خداوند که ولی تو و ولی من است می خواهم تا بهره مرا از زیارتت نجات از آتش دوزخ قرار دهد.

 

آری علی اکبر با این همه فضائلش به راستی برای امام حسین علیه السلام عزیزتر از جان بود امّا آن یکه تاز قافله عشق به پروردگار، در راه معشوق از علی اکبرش نیز گذشت.

جوانِ تو،  شبه پیغمبر                     سرو سیمینت، اکبر رعنا

نباشد هیچ، کم زجانِ تو                  داده ای آن را، در ره الله

 

جلسه قرآن آستانه حضرت سید علاءالدین حسین علیه السلام

www.mobin110.blogfa.com

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: حضرت علی اکبر در کلام معصومین علیهم السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۵ و ساعت 14:22 |

توشه سفر                                               داستان مصور در مورد حضرت امام سجاد علیه السلام،نقاشی کتاب کودک علی اکبر رستگار

يكى از اصحاب امام علىّ بن الحسين ، حضرت سجّاد عليه السّلام حكايت نمايد:در يكى از شب هاى سرد و بارانى حضرت را ديدم ، كه كيسه اي بر دوش گرفته و به سمتى در حركت مى باشد. جلو آمدم و گفتم : ياابن رسول اللّه ! اين ها كه همراه دارى چيست ؟وكجا مى روى؟ حضرت فرمود: سفرى در پيش دارم ، كه در آن نياز مُبْرَم به زاد و توشه خواهم داشت . عرضه داشتم : اجازه بفرما تا پيش خدمت من ، شما را يارى و كمك نمايد؟ و چون حضرت قبول ننمود، گفتم : پس اجازه دهيد تا من خودم به شما كمك کنم. امام عليه السّلام در جواب فرمود: اين وظيفه خود من است و تنهاخودم بايد آن ها را به مقصد رسانده و به دست نيازمندان برسانم ؛وگرنه برايم سودى نخواهد داشت.

 و بعد از آن فرمود: تو را به خداى سبحان قسم مى دهم ، كه بازگردى ومرا به حال خود رها كني .به همين جهت ، من برگشتم و حضرت به راه خويش ادامه داد. پس از گذشت چند روزى از اين جريان ، امام سجّاد عليه السّلام راديدم وسؤ ال كردم : ياابن رسول اللّه ! فرموده بوديد كه سفرى درپيش داريد، ليكن آثار و علائم مسافرت را در شما نمى بينم ؟! حضرت فرمود: بلى ، سفرى را در پيش دارم ؛ ولى نه آنچه را كه تو فكركرده اى ، بلكه منظورم سفر مرگ بود، كه بايد خودرا براى آن مهيّا مى كردم .
و سپس افزود: هركس خود را در مسير سفر آخرت ببيند، از حرام وكارهاى خلاف دورى مى كند و هميشه سعى مى نمايد تا به ديگران كمك ويارى برساند.

قرآن و اهلِ بیت هست،مثلِ دو بالِ پرواز***برای دوستِ این دو،درِ بهشت شود باز

ششمین از اهلِ بیت،باشد امامِ سجّاد***امام چهارم ما،رحمتِ حق، بر او باد

اطاعت از خدا هست،اطاعت از امامان***محبّت اهلِ بیت،شرطِ کمالِ ایمان

فرزندِ مولا حسین،زینتِ عابدان است***او نیز بعد از پدر،دشمنِ ظالمان است

تکمیل کرده بعداز،پدر، قیامِ او را***او با تیغِ سخن،رسوا نمود عَدو را

به دستِ دشمن دین،با این که بوده اسیر***برایِ حفظِ اسلام،غرّیده مانندِ شیر

پیروز گشته حسین،از خطبه ­های سجّاد***کِشته­ ی ظالمان هم،یکباره رفته بر باد

بهتر از او نگفته،کسی سخن با خدا***صحیفه، گنجی بُوَد،از بهترین دعاها

کریم و هم مهربان،باشد امام چهارم***با اینکه ظلم، دیده،بوده پناهِ مردم

از سجده­ های بسیار،نامیده گشته سجّاد***با اشکهای چشمش،می کرد از پدر، یاد

آن شاهدِ کربلا،مثلِ پدر شد شهید***سلامِ ما به او که،سرِ بُریده را دید

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک, حضرت امام سجاد علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۵ و ساعت 9:46 |

کوفيان ناسپاس

داستان مصور در مورد حضرت امام حسین علیه السلام،نقاشی کتاب کودک علی اکبر رستگار
 مدتها بود که در کوفه باران نباريده بود مــردم دست به دامـــان امـــير المومنين علي (عليه السلام) شدند تاحضرت برايشان دعا کند وبه برکـــت دعاي حضرت خداوند رحمتش را نازل فرمايد .حضرت به امام حسين (عليه السلام) فرمودند : پسرم حرکت کن وبراي اين مردم از درگاه خداي متعال درخواست بارش باران نما.

امام حسين (عليه السلام) دست به دعا برداشت درحاليکه همه چشم به دهان او دوخته بودند و گوش به صداي ملکوتي او :" ...خدايا بر محمد و آلش درود فرست ،خداوندي که عطا کننده خيراتي وبرکات ورحمتت را پيوسته به سوي ما مي فرستي ! امروز از آسمان ، باران رحمت و بركت خود را بر ما بندگانت فرود فرست وماراازباران خير و بركت سيراب گردان .و تمام موجودات تشنه را كامياب و سيراب گردان .تا آن كه ضعيفان خوشحال و دلشاد گردندو زمين هاى مرده سرسبز و زنده شوندو بركات را ظاهر نمايند.پس اى پروردگار جهانيان ! دعا و خواسته ما بندگانت را مستجاب و برآورده فرما."

ناگهان ابربسياري در آسمان پديدار گشت و وصداي جل جل باران با شادي جمعيت در هم آميخت.

 چه کسي باور مي کرد مردم کوفه لطف امام را با بستن آب بر روي او و يارانش جبران کنند وحتی جرعه ای آب از کودک شش ماهه اش دريغ کنند.

سِبطِ پیامبر، حسین، از اهلِ بیت، پنجمین *** فرزندِ زهرا، علی،مایه­ی فخرِ زمین

باشَد همان راهِ راست،عشق به مولا حسین *** نوکریِ حسین است،سَروریِ عالمِـْین

هر چه جوان در، بهشت،سرورشان، زین سخن***که هست از پیامبر،باشد حسین و حَسَن

حسین باشد زِ من، من نیز از، حسینَم***زنده شده دینِ من، از خونِ نورِ عینَم

نوشته بر عرشِ حق،حسین، نورِ هدایت***او کشتیِ نجات وسرچشمه­ ی سعادت

داده همه هستیَش، حسین، به راه خدا***خدا دهد به حسین، مُلکِ تمامِ دنیا

به لطفِ حضرتِ حق،حسین، در قلبِ ماست***به راستی برترین،نعمتِ ایزد به ماست

آه و فَغان، آنکه بود،زینتِ دوشِ نبی***تشنه لب و سَرجدا،زِ جورِ قومِ دَنی

از همه عالم سَر است،او به خدا داده سَر***سلامِ ما به اوکه،از همه هست بهتر

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک, شعر در مورد حضرت امام حسین علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ و ساعت 10:8 |

بسم الله الرحمن الرحیم

رتبه شرکت کنندگان مسابقه نقاشی برگزار شده از طرف شرکت نفت در تاریخ نهم بهمن ماه 94در فایل ذيل قرار داده شده است . 

اين مسابقه با موضوع تصویر گری یک  داستان از زندگی حضرت زینب سلام الله علیها برگزار گرديد.

داستان " دو فرزند فدای برادر " از کتاب زینت پدر :

داستان مصور در مورد حضرت زینب سلام الله علیها،نقاشی کتاب کودک علی اکبر رستگار

 

دراين مسابقه 148نفر شركت كرده بودند كه رتبه بندي آنها در فايل ذيل قرار داده شده است

فرمت فایل به صورتEXCELمی باشد.

دریافت فایل:

نتیجه مسابقه نقاشی شرکت نفت سال 94

دانلود تصویر با کیفیت بالاتر

دانلود کتاب زینت پدر

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: نتیجه مسابقه نقاشی شرکت نفت سال 94, داستان مصور از حضرت زینب سلام الله علیها
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۴ و ساعت 10:59 |
داستان مصور "پیامبر رحمت" از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

 داستان مصورازپیامبرصلی الله علیه وآله ،نقاشی کتاب کودک: علی اکبر رستگار

داستان مصور "عدالت در اوج قدرت" از حضرت علی علیه السلام

 داستان مصور از حضرت علی علیه السلام،نقاشی کتاب کودک: علی اکبر رستگار

داستان مصور "اول همسایه بعد خانه"از حضرت زهرا سلام الله علیها

 داستان مصور از حضرت زهرا سلام الله علیها،نقاشی کتاب کودک: علی اکبر رستگار

داستان مصور "دعاگویانی که دعایشان رد نمی شود " از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

 داستان مصور از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام،نقاشی کتاب کودک: علی اکبر رستگار

داستان مصور "خردسال ترین سرباز" از امام حسین علیه السلام

داستان مصور از حضرت امام حسین علیه السلام،نقاشی کتاب کودک: علی اکبر رستگار

داستان مصور "اسیر پیروز" از امام سجاد علیه السلام

داستان مصور از حضرت امام سجاد علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور " بردباری حیرت آور" از حضرت امام باقر علیه السلام

 داستان مصور از حضرت امام باقر علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور " زنده کردن مردگان " از حضرت امام صادق علیه السلام

 داستان مصور از حضرت امام صادق علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور "هدیه خلیفه" از امام موسی کاظم علیه السلام

داستان مصور از حضرت امام کاظم علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار:

داستان مصور " همسفره با غلامان" از امام رضا علیه السلام

داستان مصور از حضرت امام رضا علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور " نجات از زندان " از حضرت امام جواد علیه السلام

 داستان مصور از حضرت امام جواد علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور " لشکر امام "  از حضرت امام هادی علیه السلام

 داستان مصور از حضرت امام هادی علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور "اسب سرکش" از امام حسن عسکری علیه السلام

داستان مصور از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام،نقاشی کتاب کودک:علی اکبر رستگار

داستان مصور از حضرت امام زمان علیه السلام (عج الله تعالی فرجه الشریف)

 داستان مصور از حضرت امام زمان علیه السلام (عج الله تعالی فرجه الشریف)،نقاشی کتاب کودک :علی اکبر رستگار

 برای دریافت تصاویر با کیفیت بهتر و به صورت کلی از لینک زیر استفاده کنید:

14 داستان مصور از 14 معصوم علیهم السلام

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

 


برچسب‌ها: داستان مصور از معصومین علیهم السلام, نقاشی کتاب کودک, طراحی کتاب کودک, نمونه طراحی کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه پانزدهم دی ۱۳۹۴ و ساعت 10:59 |
  کتاب زینت پدر (5داستان در مورد حضرت زینب کبری سلام الله علیها)

 

پس از دريافت فايل سه برگ A4 را به صورت پشت ورو را پرينت كرده و روي هم قرار دهيد و از وسط تا نموده و منگنه كنيد آنگاه كتابچه اي كه شامل5 داستان از حضرت زينب سلام الله عليها است، درست مي شود كه مقابل هر داستان يك نقاشي بدون رنگ در صفحه مقابل آن قرار داده شده است مراکز فرهنگی و مذهبی می توانند از این کتاب به عنوان مسابقه استفاده نمایند به این ترتیب که شركت کنندگان در مسابقه نقاشي ها را رنگ آميزي و تكميل كنند و هنگام تحويل دفترچه به يك سوال از داستانها نيز به صورت شفاهي پاسخ دهند .  

 

حضرت زینب سلام الله علیها

  دانلود فایل :   

 کتاب زینت پدر (5داستان در مورد حضرت زینب کبری سلام الله علیها)

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: مسابقات قرآنی مذهبی, داستان در مورد حضرت زینب سلام الله علیها, دانلود رایگان کتاب کودک, طراحی کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۴ و ساعت 9:24 |
این مسابقه برای سنین ابتدایی و راهنمایی تهیه شده و فایل آن که به صورت PDF می باشد جهت استفاده مدارس و مراکز فرهنگی در آخر همین متن جهت دانلود قرار داده شده است.سه برگ A4 به صورت پشت ورو را پرینت کرده و روی هم قرار دهید و از وسط تا نموده و منگنه کنید آنگاه کتابچه ای که شامل5 داستان از حضرت امام حسن مجتبي (علیه السلام) است درست می شود که مقابل هر داستان یک نقاشی بدون رنگ در صفحه مقابل آن قرار داده شده است شرکت کننده ها باید پس از مطالعه داستانها نقاشی روبروی آنها را بر اساس داستان رنگ آمیزی وتکمیل کنند.دانش آموزان علاوه بر رنگ آميزي و تكميل نقاشيها به سوالاتي كه مربي از داستانها مي پرسد نيز پاسخ مي گويند اين مسابقه جهت ايام تولد يا شهادت امام حسن مجتبي عليه السلام قابل استفاده مي باشد.  

 

 

دريافت فايل:   

مسابقه دردانه ي نبي (5 داستان مصور از امام حسن مجتبي عليه السلام)

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

 

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: مسابقات قرآنی مذهبی
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ و ساعت 11:37 |

عباس رضا(علیهما السلام)حضرت شاهچراغ احمدبن موسی علیهما السلام-تصویرگر علی اکبر رستگار

به دلیل محبت زیادی که امام موسی کاظم علیه السلام نسبت به حضرت احمدبن موسی (علیه السلام) داشتند بعد از شهادت ایشان اکثر مردم خیال می کردند امام بعدی حضرت احمد بن موسی (علیه السلام ) است ولی حضرت همه مردمی را که برای بیعت با ایشان آمده بودند را جمع کرد ونزد حضرت امام رضا (علیه السلام) برد وبه آنها فرمود : " ای مردم، همچنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده اید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی(علیهما السلام) هستم. او پس از پدرم، امام و خلیفه بحق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.))

وسپس با سخنانی همه را قانع کرد که امام بعدی امام رضا (علیه السلام) است و همگی با حضرت امام رضا(علیه السلام) بیعت کردند امام رضا (علیه السلام) هم برادرشان را دعا کردند و فرمودند:(( هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.))

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک, حضرت احمد بن موسی علیهما السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۲ و ساعت 10:10 |
 

امام خردسال داستان امام جواد علیه السلام
خليفه ستمگر عباسي که با اطرافيانش به شکار ميرفت از کوچه اي ميگذشتند    بچه هايي که در کوچه بازي ميکردند پا به فرار گذاشتند غيرازيکي .
خليفه از اوپرسيد چرا فرار نکردي ؟فرمود:من کار بدي نکردم تا فرار کنم فکر نکنم تو هم ازآنهايي باشي که بي جهت به کسي آسيب برساني غير ازاين راه هم وسيع است ومن مزاحم عبور شما نيستم خليفه که باجواب کودک مبهوت شده بود پرسيد توکيستي فرمود:محمدبن علي (عليه السلـام)
خليفه به شکاررفت ولي جز ماهي کوچکي که باز شکاريش گرفته بود چيزي عايدش نشدناگهان فکري به خاطر پليدش رسيد تصميم گرفت باهمان ماهي انتقام حاضرجوابي امام جواد(عليه السلـام)رابگيرددرراه بازگشت ماهي راميان مشت خود گرفت وبه امام گفت :اگر گفتي چه چيزي دردست من است ؟امام فرمود:خداوند مخلوقاتي درآب درياداردباز شکاري پادشاهان آنهارا شکار ميکند وآنگاه پادشاهان باآنها ميخواهند فرزند پيغمبرراامتحان کنند.
آري او باوجود خردسالي چيزي از اجداد طاهرينش کم نداشت.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ و ساعت 8:5 |
   هادي

 داستان از امام هادی علیه السلام
درزمان امام هادي(عليه السلام) زني را که به دروغ ادعا ميکرد حضرت زينـــب (سلام الله عليها) است وبا معجزه اي ازپيامبرتاکنون جوان مانده ،نزد خليفه آوردند خليفه از امام هادي خواست تادروغگويي اين زن را اثبات کند امام فرمودند چون درندگان از آسيب به اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) خودداري ميکنند اگر تو واقعا ًحضرت زينب هستي پس داخل قفس شيرها برو. زن  گفت اگر راست ميگوييد خودتان اول در قفس شيرها برويد حاضران با تعجب مشاهده کردند که امام به داخل قفس شيرها رفت و شيرها با احترام اطراف حضرت را گرفتند وکوچکترين آسيبي به حضرت نرساندند حتي شيري که ازهمه پيرتر بودگويي باامام صحبت کردوسپس امام هم به شيرها چيزي فرمود .
پس از آنکه امام از قفس شيرها بيرون آمد به زن گفت حالا نوبت شماست زن به التماس کردن افتادواقرار کردکه دروغ گفته است.
آنگاه از امام درباره گفتگويش باشيرهاپرسيدندحضرت فرمودند شيرپير از شيرهاي جوان گله کرد چون ازغذايي که داخل قفس ميريزندچيزي براي او باقي نميگذارند ومن به شيرهاي جوان سفارش کردم ازاين پس اول بگذارند که شيرپير غذا بخورد وسپس آنها سراغ غذا بيايند.
نوبت غذاي شيرها که شد ديدند که شيرها  دستور امام را دقيقاًانجام دادند.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 
 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲ و ساعت 8:24 |
 

 

تيرانداز بي نظير امام باقر علیه السلام

 

خليفه يک مسابقه تير اندازي ترتيب داده بود وبراي تحقير کردن امام باقر (عليه السلام)که به سن پيري رسيده بودندبه اصرارازايشان خواستند تادر مسابقه شرکت کنند اما امام در برابر چشمان بهت زده حاضران هفت تير پي درپي را به هدف نشاند در حالي که هر تير ،تير قبلي راازوسط به دونيم کرده وسپس به هدف نشسته بود .
 
 
 
 
 
 

 

 

 

کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ و ساعت 8:34 |
  حضرت زهرا سلام الله علیها

لباس عروسي
 
عروسي حضرت زهراوحضرت علي(عليهما السلام) نزديک بوددختر فقيري از حضرت زهرا لباسي کهنه درخواست ميکند .ولي حضرت با عمل به آيه اي از قرآن که مي فرمايد :((از آنچه دوست داريد انفاق کنيد )) لباس عروسي اش را به دختر فقير مي بخشد وخود به همان لباس کهنه اش قناعت ميکند.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در دوشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۱ و ساعت 7:9 |

داستان مصور از نهج البلاغه - حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام  مشغول صحبت برای اصحاب خود بودند  کلام زیبا و پر معنای امام آتش حسد و کینه یکی از خوارج را که در میان جمع نشسته بود شعله ور ساخت طوری که طاقت نیاورد و غضبناک برخاست و فریاد کشید : " خدا بکشد این کافر را چقدر می داند ."

اصحاب از این سخن مرد بر آشفتند و به سویش حمله ور شدند تا اورا بکشند .ولی ناگهان با صدای حضرت در جا خود ایستادند:

 

"آرام باشید او تنها یک دشنام داده و جزایش یا یک دشنام است یا اینکه از او بگذریم."

 

والبته امیر المؤ منین آنچنان که برازنده او بود راه دوم را برگزید.

 

منبع :

حکمت 420 نهج البلاغه :

: و روي انه ع کان جالسا في اصحابه-  فمرت بهم امراة جميلة فرمقها القوم بابصارهم-  فقال ع-  ان ابصار هذه الفحول طوامح و ان ذلک سبب هبابها-  فاذا نظر احدکم الى امراة تعجبه فليلامس اهله-  فانما هي امراة کامراته-  فقال رجل من الخوارج-  قاتله الله کافرا ما افقهه-  فوثب القوم ليقتلوه-  فقال ع رويدا انما هو سب بسب او عفو عن ذنب

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۱ و ساعت 15:23 |
 

 

نماز ظهر روز عاشورا امام حسین علیه السلام
 
يكى از ياران امام حسين  (عليه السلام)  به نام عمرو بن عبدالله كه كنيه اش ابوثمامه بود خدمت امام  (عليه السلام)  شرفياب شد وعرض كرد: يا ابا عبدالله! جانم فداى تو باد! مى بينم كه نزديك است اين لشكر به جنگ تو بيايند؛ ولى به خدا قسم كه پيش از آنكه تو كشته شوى، من در ركابت كشته خواهم شد و در خون خود خواهم غلتيد؛ ولى دوست دارم اين نمازظهرراباتوبخوانم، سپس خداى خود را ملاقات كنم
ابا عبدالله الحسين  (عليه السلام)  فرمودند: ياد كردى نماز را؛ خداوند تو را از نمازگزاران و ذاكران قرار دهد! بلى؛ اكنون اول وقت نماز است.
امام درآن شرايط سخت نيزنماز را اول وقت به پاداشت.
 زهير بن قين وسعيد بن عبدالله درجلو حضرت ايستادندتا تيرها به ايشان اصابت نکند بعداز نماز سعيد برروي زمين افتاد در حالي که 13تير بر بدنش نشسته بودبه امام عرض کرد :آيا به عهد خود وفا کردم ؟ امام فرمودند : بلي تودر بهشت جلوي من هستي.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۱ و ساعت 18:22 |
 

ياريگر ناشناس امام سجاد علیه السلام
 
امام سجاد (عليه السلام) مانند اجداد بزگوارش مخفيانه به مستمندان کمک مينمودند وبراي اينکه هم فقراء شرمنده نشوند وهم کار خيرشان مخفي بماند وقتي به در خانه فقيري ميرفتند در خانه را با دست نگه مي داشتند تا صاحب خانه نتواندايشان را ببيند حتي يکي از نزديکان حضرت که مرد فقيري بود مرتب از ايشان بدگويي ميکرد و ميگفت اين علي بن الحسين اصلـاًبه فکر ما که قوم وخويش اوهستيم نيست اماپس از شهادت حضرت فهميد آن ناشناسي که مرتب به اوکمک ميکردکسي جز علي بن الحسين (عليه السلام) نبوده است.

 

 

 

کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۱ و ساعت 7:57 |

خردسال ترين سرباز

حضرت علی اصغر علیه السلام

پس از شهادت پرچمدارحسين(عليه السلام) ابوالفضل العباس (عليه السلام) ديگرکسي از لشکر کوچک حسين (عليه السلام) نمانده است حضرت ندا سر ميدهد : هل من ناصر ينصرني ...آيا ياريگري هست تا يار يم کند؟وصداي حسين(عليه السلام)در همه مکانها وزمانها طنين مي افکند.

امام حسين (عليه السلام) خود را آماده رفتن به ميدان كرد؛ ولى پيش از آنكه قدم به ميدان بگذارد، به خيمه آمد و فرمود: فرزند خردسالم را بدهيد تا با او وداع كنم!طفل شش ماهه اش على اصغر (عليه السلام) را در آغوش پدر نهادند .

پدر طفل را به دست گرفت تا ببوسد؛ از شدت عطش رنگ به رخسار زيباي علي نمانده بود .به مقابل لشکر آمد علي راروي دست بلند کرد وفرمود:

" اي قوم اگر به من رحم نمي کنيد به اين کودک رحم کنيد آيا نمي بينيد که چگونه از شدت وحرارت تشنگي دهان راباز وبسته ميکند"

عمر سعد که ديد نزديک است که سخنان امام حسين (عليه السلام) ونور چهره طفل شش ماهه اش لشکر را منقلب کند دستور داد تا حرمله آخرين سرباز ابا عبدالله را نيز از اوبگيرد.حرمله نيز با تيري سه شعبه بر گلوي نازک على اصغر (عليه السلام) زد.

حسين (عليه السلام) دست خود را از خون فرزند پر کرد و به آسمان پاشيد:"خداياتحمل اين مصيبت بر من آسان ميشود وقتي که مي دانم تومرا مي بيني.

کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://t.me/QURANMOBIN110

دانلود کلیپ ویدئویی مربوط به نوحه حضرت علی اصغر(خورشید ابدی)


برچسب‌ها: داستان مصوّر, خورشید ابدی
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۱ و ساعت 8:2 |

                        پيامبر رحمتپیامبر رحمت

اصحاب اطراف پيامبر (صلی الله عليه وآله) نشسته بودندکه ناگهان مردی خشمگين وارد شد و فرياد زد :اين محمد کجاست که به خدايان ما توهين کرده  تا اورا بکشم!

اصحاب خواستند تا به مرد اعرابی حمله کنند اما پيامبر مانع آنها شد .نزديک آن مردآمدو به او که ازچهره خسته وخاک آلود ش معلوم بود راه درازی را آمده فرمود :شما الآن خسته وگرسنه ای بهتراست غذايي بخوری واستراحتی کنی آن وقت خودم محمد را به تو نشان خواهم داد.

مرد اعرابی بعد از آن که غذايي خورد دنبال بالشی می گشت که کمی بخوابد پيامبر سر اورا روی پای خود گذاشتند ومرد به خواب رفت وقتی بيدار شد آفتاب بالا آمده بود سراسيمه بلند شد وبا شرمندگی به چهره مهربان ونورانی پيامبر نگاه کرد .پيامبر با لبخندی بر لب فرمود: محمد منم !

اما ديگر در قلب اعرابی عشق به محمد جای نفرت را گرفته بود.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه هشتم مهر ۱۳۹۱ و ساعت 9:57 |

 

کريم اهل بيت (عليهم السلـام)

دو مرد با يكديگر به شدّت نزاع مى كردند. يكى اموى بود و ديگرى هاشمى و نزاع آنان بر سر اين بود كه قوم كداميك بخشنده تر هستند؟ يكى از آن دو گفت: تو به سوى ده نفر از كسانت برو و من نيز به سوى ده نفر از كسانم مى روم و از آنان مى خواهيم كه به ما چيزى ببخشند. آنگاه مى بينيم كه كدام يك بخشنده ترند. سپس چون اين آزمون به پايان رسيد،اموال را به صاحبانشان باز پس مى دهيم.البته آنان با خود شرط كرده بودند كه كسى را از جريان اين آزمون آگاه نسازند.مرد اموى به سوى ده تن از كسانش رفت و از هر كدام از آنان هزاردرهم گرفت.مرد هاشمى هم به سوى امام حسن بن على (عليه السلـام) رفت. آن حضرت دستور داد يكصد و پنجاه هزار درهم به وى ببخشند.آنگاه آن مرد به نزد امام حسين(عليه السلـام) رفت.آن حضرت از وى پرسيد: آيا پيش از من نزدكس ديگرى هم رفته اى؟ وى پاسخ داد: نخست نزد امام حسن رفتم. فرمود: من نمى توانم افزون بر آنچه سرورم داده است، بپردازم. آنگاه به وى يكصد و پنجاه هزار درهم بخشيد. مرد اموى با ده هزار درهم بازگشت و مرد هاشمى با سيصد هزار درهم آمد. يعني سي برابربا اين تفاوت كه اموى اين مبلغ را ازده نفرجمع آورى كرده بودوهاشمى تنها از دو نفر. چون اين آزمون به پايان رسيد، بنابر شرطى كه داشتند، مرد اموى اموالى را كه گرفته بود به سوى صاحبانشان برد و آنان با كمال خوشحالى هرمبلغى راكه داده بودند، باز پس گرفتند. مرد هاشمى نيز اموالى را كه از امام حسن و امام حسين عليهما السلام گرفته بود به آنان باز گرداند، امّا آن دو از پذيرش آن خود دارى كردندوفرمودند: ما آنچه بخشيديم پس نمداستان مصوّر از امام حسن علیه السلاميگيريم.

 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۱ و ساعت 23:26 |
 

حق والدين داستان مصور امام زمان (عج)
شخصي در نجف اشرف پدر پيري داشت  او هرشب مراقب پدر پير خود بود مگر شبهاي چهارشنبه که به اميد ديدار امام زمان به مسجد سهله ميرفت اما پس از مدتي شبهاي چهارشنبه را هم درکنار پدر پيرش مي ماند وديگر به مسجد سهله نميرفت يکي از علماي نجف علت آن را از اوپرسيد واودرجواب گفت:درشب چهلم درراه مسجد اسب سواري به سوي من آمد وقتي نزديک شد از من پرسيد به کجا ميروي ؟گفتم :مسجد سهله  پرسيد ؟چيز خوردني داري؟گفتم:نه فرمود:دست درجيبت کن؟گفتم :درجيبم چيزي نيست ولي بازهم از من خواستند که جيبم رابگردم وقتي دست در جيبم کردم تازه متوجه کشمشهايي شدم که درجيبم ريخته بودم ازخود پرسيدم اين شخص از کجا از داخل جيبهاي من خبر داشت که صداي دلنشين اومرا به  خود آورد:اوصيک بالعود (تورا به پدر پير سفارش ميکنم) وسه بار اين سخن را تکرار کرد راستي ازکجا ميداند که من پدر پيري دارم خواستم چيزي بپرسم اما ديگر اورا نديدم.ازآن پس ديگر به مسجد سهله نرفتم چون ميدانستم امام زمان بيشتردوست دارندکه من ازپدرپيرم مراقبت کنم.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۱ و ساعت 15:31 |

حضرت علي از کوچه اي ميگذشت بچه ها مشغول داستان مصور - حضرت علی علیه السلام

بازي بودند اما در گوشه اي بچه اي غمگين نشسته

 بود حضرت با اينکه خيلي کار داشت امادلش راضي نشدکه آن کودک را غمگين ببيند پس جلورفت وازاو علت ناراحتي اش را پرسيداوگفت:که چون بابا ندارد بچه ها اورا بازي نداده اند .

حضرت دست نوازشي برسرکودک يتيم کشيد وبه او فرمود: من همين جا مي نشينم برو وبا بچه ها بازي کن واگر گفتند بابا نداري بگو آن مردي که آنجا نشسته باباي من است . 

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۱ و ساعت 7:42 |

امام رضا علیه السلامراه زیادی تا مشــهد نمانده بود وبچه ها ترجیح می دادند به جای شیطنتهای بچه گانه، این ساعت آخر را با خواندن دعای دست جمعی سپری کنند ومن مجذوب تماشای اشک شوقی که چهره های معصومشان را خیس کرده بود.حالادیگرهمه آنها مربی بودند ومن شاگردشان .

راننده برای گازوییل زدن توقف کردوچند نفری هم پیاده شدند.

 باز رفتم توی فکر محل اسـکان بچه ها آخر پول زیادی برای کرایه یک جای مناسب نداشتیم و شاید عاقلانه تر این بود که با این بودجه کم اصلاً بچه های جلسه قرآن را به مشهد نمی بردیم .

حرکت که کردیم کمک راننده روبه بچه ها ایستاد وگفت :دعاتون که تموم شد یک خبر خوش براتون دارم.

وخبر خوشش این بود که برای احوال پرسی به یکی از دوستانش در مشهد زنگ میزند و می گوید که با بچه های آستانه آمده ایم زیارت. دوستش به اصرار از او می خواهد که چون ما به تازگی یک آپارتمان سه طبقه ساخته ایم دلمان می خواهد که قبل از سکونت در آن، اول زائران امام رضا(علیه السلام)در آن ساکن شوند.

همیشه در مشهد خودمان را مهمان امام رضا (علیه السلام) می دانستیم ولی حالا باور کرده بودیم.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: داستان مصوّر
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در دوشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۰ و ساعت 14:55 |

امام حسن عسکری علیه السلامامام حسن عسکري(عليه السلـام) را به يكى از عمّال دستگاه ستم سپردند كه نحرير نام داشت تاامام را در منزل خود زندانى كند.زن نحرير به وى گفت: از خدا بترس.تو نمى دانى چه كسى به خانه ات آمده آنگاه مراتب عبادت و پرهيزگارى امام را به شوهرش يادآورى كرد و گفت: من بر تو از ناحيه ايشان بيمناكم،نحرير به او پاسخ داد: او را ميان درندگان خواهم افكند.سپس در باره اجراى اين تصميم از اربابان ستمگر خود اجازه گرفت.آنها هم به او اجازه دادند.اين عمل درواقع به مثابه يكى ازشيوه هاى اعدام درآن روزگاربوده است.نحرير، امام را در برابر درندگان انداخت و ترديد نداشت كه آنها امام را مى درند و مى خورند.پس از مدّتى به همان محل آمدند تا بنگرند كه اوضاع چگونه است.ناگهان امام را ديدند كه به نماز ايستاده است ودرندگان گرداگردش را گرفته اند. لذا دستور داد ايشان را از آنجا بيرون آوردند.آري درندگان به امام احترام مي گذارنداما برخي از به ظاهر انسانها چه ظلمها که در حق اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله)روانداشتند.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در دوشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۸۹ و ساعت 8:23 |

رامسس دومپس از آنکه جسد فرعون، برای تحقیقات بیشتر به فرانسه منتقل شد پروفسورموریس بوکای، پزشک فرانسوی و عضوجامعه فرانسوی مصر شناسی به تحقیق در مورد علت مرگ فرعون پرداخت. در کتب آسمانی خبر از غرق شدن این فرعون در دریا داده شده بود از طرفی در کتیبه های به دست آمده از زمان حکومت او مطالبی بود که نشان می داد او ادعای خدایی داشته و همین مسأله متعلق بودن این جسد به همان فرعون معروف را قوّت می بخشید تا این که کشف بقایای نمک در جسد ثابت کرد که مرگ او در اثر غرق شدن در دریا بوده است اما یک پرسش بزرگ ذهن پروفسور موریس بوکای را به خود مشغول کرده بود: در مصر باستان بلافاصله پس از مردن فراعنه جسد آنها را مومیایی می کردند تا کمترین فساد در جسد صورت بگیرد ولی بدن  فرعون بعد از اینکه مدتی در دریا بوده مومیایی شده است و قائدتاً باید بدن او از سایرین زودتر تخریب گردد ولی قضیه برعکس بود و این جسد سالمترین مومیایی کشف شده بود .

پروفسور وقتی شنید که در قرآن کریم به مسأله سالم ماندن بدن فرعون اشاره شده به سراغ قرآن رفت واندکی بعد مسلمان شد.

سوره مبارکه یونس آیه شریفه 92:

فَـﭑلْيَوْمَ نُنَجِّيکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ ءَايَةً وَإِنَّ کَثِيراً مِّنَ ﭐلنَّاسِ عَنْ ءَايَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿92﴾

پس امروز بسیار و کاملاً تو را نجات می دهیم به بدنت(نجات دادن ما فقط شامل بدن تو می شود اشاره به درخواست فرعون برای نجاتش می کند و می فرماید: "تو را نجات می دهیم منتها فقط بدنت را") تا برای کسی که پشت سر تو است(آنان که بعد از تو مي آيند) نشانه ای باشد و به یقین بسیاری از مردم از آیات و نشانه های ما غافلند

شما می توانید برای راستی آزمایی این موضوع به صفحه "موریس بوکای" در سایت ویکی پدیا مراجعه کنید در این صفحه از او با عنوان "پزشک مسلمان فرانسوی" نام برده و مطالب ذیل را از او نقل کرده است:

"مقایسه علم و دین با تأکید بر اسلام، یکی از فعالیتهای مورد توجه انجام شده توسط موریس بوکای است، تا جایی که این نوع نگرش به ارتباط علم و دین با عنوان «بوکائیلیسم» شناخته شده‌است. این دیدگاه با کتاب «مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم» معرفی گردید و در آن، تطابق قرآن با علوم جدید به عنوان نشانه‌ای از وحیانی بودن قرآن در نظر گرفته می‌شود

موریس بوکای در کتاب "مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم" "مرنپتاه(پسر رامسس دوم)" را فرعون زمان خروج می‌داند و بیان می‌دارد که در مطالعات صورت گرفته بر روی مومیایی "مرنپتاه"، آثار از نمک در بدن وی کشف کرده که با نمک دریا یکی بوده‌ است. در روایت کتاب مقدس غرق شدن فرعون ذکر شده‌است اما از سرنوشت وی سخنی به میان نیامده است و بنابراین، روایت قرآنی را می‌توان کامل کننده روایت توراتی دانست.

همچنین وی کتاب " عهدین، قرآن و علم " استدلال می‌کند که قرآن، هیچ عبارتی ندارد که با واقعیات اثبات‌شدهٔ علمی در تناقض باشد"

بر خلاف نظر مشهورکه فرعون زمان موسی را "رامسس دوم"می دانند، پرفسور موریس بوکای معتقد بود که "مرنپاه" فرعون زمان موسی در سفر خروج بوده و در دریا تحت عذاب الهی می‌میرد، و رامسس دوم پدر وی همان فرعونی بوده که همسر آسیه بوده و دستور می‌دهد هر پسری که بدنیا می‌آید را سر ببرند.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://t.me/QURANMOBIN110

 


برچسب‌ها: معجزات علمی قرآن, رامسس دوم, یونس92, موریس بوکای
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۸۹ و ساعت 11:21 |
مردم درمسجد منتظر پيامبر بودند اما بچه هاي بازيگوش مدينه راه رابر پيامبر بسته بودند وپيامبر به نوبت بچه ها را بردوش خود سوار مينمودند صداي شادي بچه ها کوچه راپر کرده بود مردم که نگران شده بودند بلـال را به دنبال پيامبر فرستادند بلـال تا بچه ها راديد که از سروکول پيامبر با لـا مي روند با عصبانيت به سمت بچه ها رفت تا آنها را از پيامبر دور کند اما پيامبر اورا راآرام کرد وبه او فرمود تا به خانه رود وبراي بچه ها چيزي بياورد بلـال به خانه پيامبر رفت و از حضرت زهرا چند گردو گرفت وبه پيامبر دادپيامبر به بچه ها فرمود  بچه ها آيا شترتان را به قيمت اين گردوها به من ميفروشيد بچه ها که ازبس بازي کرده بودند گرسنه شده بودند يک صدا گفتند:بــــــــــــــــــله گردوها راگرفتندو هريک در گوشه اي مشغول شکستن گردو شدند پيامبر خوشحال وخندان  به مسجدآمد وبه مردم فرمود :يک روز برادران يوسف اورا به چند درهم فروختندوامروز بچه هاي مدينه مرا به چند گردو!

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه سی ام بهمن ۱۳۸۹ و ساعت 15:13 |
امام صادق (عليه السلام) همراه جمعيتي به سوي مدينه ميرفتند نيمه هاي راه حضرت ازمسير اصلي خارج شدند وبه راهي رفتند که منتهي به يک روستا ميشد يکي ازدوستان امام ازامام جدانشد همان شخص نقل ميکند که پس از طي يک مسافت طولـاني به روستايي رسيديم اين سوال در ذهنم بود که چه کار مهمي باعث شده تا امام اين همه راه را بيايد ؟جوابم را در صحبتهاي کودکي که امام روي زانوي مبارکشان نشانده بودند يافتم: “من خيلي امام صادق (عليه السلام) را دوست دارم اما پدرم آنقدر گرفتار است که فرصت نمي کند مرا به مدينه ببردتاامامم راببينم” همينطور که کودک براي امام درددل ميکرد قطرات اشک از ديده امام مي چکيدآري امام اين همه راه را براي ديدار دوست کوچکش آمده بود

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://telegram.me/QURANMOBIN110

 

برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در شنبه سی ام بهمن ۱۳۸۹ و ساعت 15:9 |

سید علاء الدین حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحيم

چند داستان از کرامات حضرت سيد علاءالدين حسين (عليه السلام)به روايت مرحوم سيد علي اکبر صميم بازنشسته نيروي هوايي و از مجاورين حرم مطهر:

زندگي دوباره

پدرم حاج محمد رحيم صميم در بستر بيماري بود و دکتر معصومي را که مطبش در نزديکي حرم قرار داشت به خانه آورده بوديم تا پدر رامعاينه کند دکتر پس از معاينه نگاهي به سِرُمي که به دست پدرم وصل کرده بود کرد وگفت حتي بدنش ديگر سرم راهم قبول نميکند بهتر است براي مراسم کفن ودفنش آمده شويد. ديگر اميدي نيست.صداي شيون خانه راپرکرد بغضم ترکيد از خانه بيرون زدم يکي دو دقيقه بعد توي حرم آقاسيدعلاءالدين حسين(عليه السلام) بودم گريه امانم نميداد به ياد حرف دکتر افتادم :

((ديگر اميدي نيست ))ولي وقتي دستم را در شبکه هاي ضريح انداختم دلم گواهي ميداد که اميدي هست.

به خانه برگشتم دوستان هم هيئتي پدر در خانه مراسمي به پا  کرده بودند. به طرف بستر پدر رفتم وبه چهره خاموش او با حسرت نگاه کردم ناگهان لبهاي پدر حرکت کرد وگفت :ياحسين(عليه السلام)

فرداي آن روز دکتر معصومي با چند تن از فاميل که به اعتبار حرف دکتر سياه پوش هم شده بودند به هواي شرکت در تشييع جنازه آمدند دم در .اما وقتي پدر راصحيح وسالم ديدند باورشان نمي شد.

دکترکه با ناباوري به پدر خيره شده بود گفت :ولي حاجي تو ديروز مرده بودي !

پدر نگاه معني داري به دکتر کرد وگفت:اما هموني که بار اول زنده کرده باز هم مي تواند زنده کند.

دعوتنامه

دلم خيلي هواي امام رضا(عليه السلام)کرده بود صبح آمدم حرمِ آقا سيد علاء الدين حسين(عليه السلام)عرض کردم :

آقا خيلي براتون سخته از دادشتون يه دعوتنامه براي ما بگيريد حالا روسياهيم قبول ولي شما که خانواده کرميد.

از حرم بيرون اومدم ديدم آقاي رستگار به سمتم مي آيد :

((آقاي صميم خوب شد ديدمتون ميخواهيم بچه هاي جلسه قرآنو ببريم مشهد ميشه با ما بياييد براي تدارکات کاروان کمکمون کنيد؟))

نميدونستم اول  جواب آقای رستگار رو بدم يا از آقا تشکر کنم.

احسان

موقع باز کردن نوشابه در نوشابه به عينک احسان پسرم خورده بود ،شيشه عينک شکسته بود وتکه اي ازشيشه به چشمش خورده وقرنيه اش را پاره کرده بود.دکترهاي بيمارستان خليلي گفتند: بايد عمل کند وشايد با عمل هم نشود کاري کرد دست به دامان آقا سيد علاء الدين حسين(عليه السلام)شديم دوستان احسان هم آمدند وباهم در حرم مشغول خواندن دعاي توسل شدند بعد ازدعا به بيمارستان رفتيم دوباره دکتر چشم را معاينه کرد آثار تعجب را به وضوح مي شد در چهره او مشاهده کرد :((قرنيه آسيب ديده بود ولي حالا ترميم شده!))

ولي براي من تعجب نداشت آن آقايي که عادتش احسان کردن بود چشم احسان مرا شفا داده.

خاکِ کيميا

نوه ام محدثه که تازه به دنيا آمده بود دچار زردي شده بود به حدي که چشمهايش را به سختي مي توانست باز کند پس از آزمايش خون مشخص شد زرديش به 5/19رسيده وچاره اي جز تعويض خون نيست.

شب دوشنبه بود آورديمش داخل حرم حضرت سيد علاء الدين حسين (عليه السلام) گوشه فرش حرم را بالا زديم وخاک فرش را روي او تکانديم .بعد رفتيم بيمارستان تا صبح بچه را زير مهتابي گذاشتند .

قبل از تعويض خون دوباره ميزان زردي را اندازه گرفتند شده بود 11

دکتر گفت زردي به حد نرمال رسيده ديگر احتياجي به تعويض خون نيست واين خيلي عجيب است .

ولي عجيب نبود آنان که خاک را به نظر کيميا کنند گوشه چشمي هم به ما کرده بودند.

ازدواج

هرجا براي امين پسر بزرگم مي رفتيم خواستگاري همين که از وضع ماليمان خبردار ميشدند جواب سر بالاميدادند.

اين آخري هم بااين که پيشنهاد از طرف خودشان بود در جلسه خواستگاري حسابي تحقيرمان کردند.بادلي شکسته آمدم جلوي حرم آقا سيد علاءالدين حسين (عليه السلام)عرض کردم :

((آقا جان خودتان سفارش کرده ايد به ازدواج، حالا رسمش هست که اين طوري نداريمان را به رخمان بکشند.))

يک هفته هم نشد رفتيم خواستگاري دختري که پدرش تنها سوالي که در مورد امين پرسيد اين بود که پسرتان نماز خوان هست يا نه. احترامي هم که به ما گذاشتندچه قبل از عروسي وچه بعدازآن ، نگفتني است.

آقا شد واسطه تحقق وعده خداي تعالي که پس از دعوت به ازدواج در قرآن کريم وعده داده :يغنهم الله من فضله.

سفره امام حسين(عليه السلام)

ظهر عاشورا بيش از 50 سال درخانه ما از زمان مرحوم پدرم مراسم عزاداري وسفره امام حسين برقرار بود عاشوراي سال 73وضع ماليم خيلي خراب بود واز عهده مخارج آن بر نمي آمدم .

آمدم جلوي حرم آقا سيد علاءالدين حسين (عليه السلام)عرض کردم :

((آقا جان اگر دوست داري صداي غربت جدتان در خانه ما هم بلند شود خودتان کمک کنيد .))

رفتم پايگاه از طرف فرمانده فرستادند دنبالم ومرا پيش او بردند. سرهنگ تا مرا ديد بلند شد وبااحترا م يک بسته اسکناس را به طرفم گرفت وگفت : اين هم پاداش شما به خاطر زحمتي که در تعميرهواپيما کشيديد.

خرج سفره راکه داديم هيچ، کلي هم پول زياد آورديم. آن سال سرسفره امام حسين (عليه السلام) حس کردم خودم هم مهمانم نه ميزبان.

 کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:

https://t.me/QURANMOBIN110


برچسب‌ها: حضرت سيد علاءالدين حسين, کرامات آستانه, آستانه
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه بیست و یکم دی ۱۳۸۹ و ساعت 8:34 |


 

صداي شور وغوغاي بچه هاي جلسه قرآن حياط حرم راپر کرده بود.بچه ها کيف وپلاستيک به دست بي صبرانه منتظر رسيدن اتوبوس بودند تا آنهارا به اردوگاه ببرند .
اتوبوسها آمدند بچه ها را مرتب کرديم وگروه گروه سواراتوبوس کرديم از همان اول احســـــــاس کردم راننده اتوبوس با شور وشوق زيادي به بچه ها نگاه ميکند ومثل خيلي از راننده ها که از سر وصداي بچه ها چهره در هم ميکشند نيست. بالاخره بچه ها روي صندليها نسبتاً آرام گرفتند .راننده در حالي که قطره اشکي چشمهاي مهربونش رو  برّاقتر کرده بود روبه بچه ها ايـستـــــــــاد وگفت : ((بچه ها ميخوام ماجرايي رو که براي خودم اتفاق افتاده براتون تعريف کنم .)) 
بچه ها روساکت کردم وهمه چشم به دهان راننده دوختيم :
((چند سال پيش دراثريک بيماري فلج شدم وبايد روي ويلچر مينشستم وروز به روز وضعيتم بدتر مي شد کسي هم نبود که تر وخشکم کند ولباس و بدنم به قدري کثيف شده بود که بوي بدش همه را از من فراري مي داد.آمدم توي صحن حرم آقا سيد علاء الدين حسين (عليه السلام)خواستم بـــروم داخل حرم که يکي از خادمها جلويم راگرفت :(( برو بيرون بوي گند ميدهي .))
دلم شکست آمدم گوشـه حياط روبه حرم کردم وبه پسر موسي بن جعفر عرض کردم آقا جـــــــون خادمت توي حرم راهم نـداد. نميدونم چقدر اونجا ماندم وگريه کردم خوابم برده بود يانه که آقايي نوراني به سمتم آمد که مثل بقيه ازبوي گندم اخم نکردوبامهرباني به چهره کثيفم نگاه ميکرد آنقدر محو تماشاي اوشده بودم که نفهميدم که من که فلج بودم چطور روي پاهايم ايستاده ام.))


برچسب‌ها: داستان مصوّر, نقاشی و تصویر گری کتاب کودک, کرامات حضرت سید علاء الدین حسین علیه السلام
+ نوشته شده توسط علی اکبر رستگار در سه شنبه چهاردهم دی ۱۳۸۹ و ساعت 13:45 |