❓پرسش: برخی از آیه شریفه 24 از سوره مبارکه نساء به ناحق استنباط می کنند که چنانچه زنی در جنگ اسیر مسلمانان شد، برده و ملک یمین محسوب شده و به حکم این آیه حتی اگر شوهردار هم باشد می توان با او ازدواج نمود، دلیل اشتباه و مغرضانه بودن این استنباط چیست؟
🌿جواب:
برای اثبات این مدعا ترجمه این آیه را عیناً از قرآن مبین(ترجمه کلمه به کلمه به همراه ترجمه مفهومی قرآن کریم) نقل می کنم(هدف از نوشتن این ترجمه نیز مقابله با ترجمه های ناقص و مغرضانه می باشد و نسخه به روز شده آن را به صورت رایگان از آدرس http://mobin110.blogfa.com/category/29 می توانید دریافت کنید) :
🌸 وَﭐلْمُحْصَنَاتُ مِنَ ﭐلنِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُکُمْ کِتَابَ ﭐللَّهِ عَلَيْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَالِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا ﭐسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْکُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ ﭐلْفَرِيضَةِ إِنَّ ﭐللَّهَ کَانَ عَلِيمًا حَکِيمًا ﴿24﴾
جزء5-(نساء24)- و زنان شوهردار مگر کنیزان(علاوه بر موارد آیه قبل ازدواج با زنان شوهر دار نیز حرام است مگر کنیزانی که صاحبان آنان، آنها را به عقد غلامان خود در می آوردند سپس خودشان مایل به ازدواج با آنها می شدند یا قصد فروش آن کنیزان به دیگری را داشتند، در این صورت به شرط تمایل آن کنیز پس از طلاق گرفتنش از آن غلام یا صاحب قبلیش به ازدواج دیگری در می آمد. البته واضح است که برده داری مورد تایید قرآن کریم نیست و دلیل وجود احکام مربوط به بردگان در قرآن کریم این است که بنا به شرائط زمان پیامبر و رواج زیاد برده داری در آن زمان، حکم مستقیم لغو برده داری با واکنش شدید عمومی روبرو می شد و باعث می شد کل احکام قرآن و اسلام رها شود پس با ظرافتی خاص احکام مربوط به بردگان و نیز تعیین آزاد کردن برده به عنوان کفاره برخی گناهان و ذکر ثواب بسیار برای آزاد کردن برده و تعیین یکی از مصارف زکات برای آزادسازی بردگان، مسلمانان را به مسیری برد که پس از مدتی برده داری در میان آنها ریشه کن شد)نوشته ای الهی است که بر شما واجب شده است و غیر از آن بر شما حلال شد تا با اموالتان بطلبید(خواستگاری کنید) زنان با عفّتی که زناکار نیستند پس از هر یک از آن زنان که به واسطه آن(ازدواج) از آنها بهره جستید پس اجورشان(مهریه آنان) را به عنوان یک واجب بپردازید و گناهی بر شما نیست در آنچه با هم توافق کردید بعد از تعیین و مقرر نمودن آن(آن قسمتی از مهریه که زن آن را ببخشد لازم نیست بپردازند) به یقین الله همیشه و بی اندازه داناست و آنچه خلق کرده و هرچه حکم نموده همیشه و بی اندازه بی نقص و محکم است(مَلَکَتْ أَیمَانُکُمْ : بردگان شما، کنیزان شما، "مُلک یمین" کنایه ای است برای "آنچه به آن تسلط دارند" از آن جهت که وقتی چیزی را در دست راست گرفته اند بیشترین تسلط را به آن دارند و غلام یا کنیزی را که برده شخصی می شد از آن سو مُلک یمین او می خواندند که در مقابل هزينه زندگيش، تمامي منافع عملش براي مالکش بود، از آنجا که منع برده داری در اسلام به دلیل رواج بسیار در جامعه آن روز، به صورت دفعی قابل اجرا نبود، اسلام در قبال بردگان و کنیزان رویه ای را پیش گرفت که به تدریج منجر به محو برده داری گردید . آزاد کردن برده به عنوان یک امر مستحب و تعیین کفاره ی آزاد کردن برده، برای پاره ای از گناهان و قرار دادن سهمی از زکات واجب برای این کار از این اقدامات بود و نتیجه ی این برنامه دقیق و هدفمند این شد که هم اکنون در اسلام برده و کنیزی وجود ندارد. اسلام سفارش کرده بود که مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندی نموده و او را یکی از اهل بیت خود حساب کنند. رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلّم) با غلامان و خدمتکاران خود غذا میخورد، نشست و برخاست میکرد، در خوراک و پوشاک و امثال آن هیچ تقدمی برای خود نسبت به آنان قائل نبود. و توصیه می نمود که بر غلام و کنیز سخت نگیرند و آنان را شکنجه ندهند و ناسزا نگویند و ظلم روا ندارند غلامان و کنیزان اجازه ازدواج با خود یا غیر بردگان را داشتند و شهادت دادن آنها در محکمه ها قابل قبول بود. حتی برخی از بردگان عهده دار مسئولیتهای مهم از جمله امیری لشکریان گردیدند. برخی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) مانند سلمان فارسی و بلال حبشی زمانی جزء بردگان بودند. برخی از این آیه به ناحق استنباط می کنند که چنانچه زنی در جنگ اسیر مسلمانان شد، برده و ملک یمین محسوب شده و به حکم این آیه حتی اگر شوهردار هم باشد می توان با او ازدواج نمود اولاً اگر به ترجمه کلمه به کلمه این آیه رجوع کنید به وضوح می بینید که در هیچ کجای این آیه سخنی از جنگ به میان نیامده ثانیاً به هیچ وجه منطقی نیست که در جایی از قرآن کریم سهمی از زکات برای آزاد کردن بردگان اختصاص داده شود و در جای دیگر مجوز به بردگی درآوردن انسانهای آزاد صادر گردد پس از آنجا که آیات قرآن مخالف یکدیگر نیستند این برداشت، برداشتی غلط و البته مغرضانه بوده است. مُحْصَنَاتِ: زنان شوهر دار(در این آیه)، زنان آزاد و غیر کنیز(در آیه بعد مورد اول)، زنان با عفّت(در آیه بعد مورد دوم) مُحْصِنِینَ :زنان با عفت، اصلش از احصان به معنی منع است و قلعه را هم از این جهت حصن می گویند چون از ورود اغیار منع و جلوگیری می کند و زن شوهر دار هم از این جهت محصنة گفته می شود چون شوهرش او را از تعرض دیگران حفظ می کند.در مورد زنان در سه مورد به كار می رود :شوهردار بودن، آزادی و عفت داشتن. مُسَافِحِینَ: زنان زنا كار ، مسافحات به معنای زنانی است که علنًا زنا میدهند و یار و دوست میگیرند و آن زنی هم که تنها یک دوست دارد جزء متخذات اخدان است و مردم جاهلیت چنین بودند که زنای علنی را حرام و زنای پنهانی را حلال میدانستند و میگفتند زنای علنی از لئامت و پستی است و اما آنچه پنهانی انجام شود هیچ اشکالی ندارد . اصل در معنی این کلمه ریختن است. فَرِیضَةِ: مهریه ، آنچه واجب شده و تخصیص یافته، دراصل جداکردن قطعه ای از چیزی و تأثیر گذاشتن در آن قطعه معنی می دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره ای از حکم را به آن موضوع اختصاص می دهد،استفاده می شود. عَلِیم: همیشه و بی اندازه دانا، وزن فعیل هم صفت مشبهه است و هم صیغه مبالغه یعنی هم دائمی بودن و دیرپایی صفت را می رساند و هم بسیاری آن را. حَکِیم: همیشه و بی اندازه محکم و محکم به معنای چیزی است که که فساد و شکاف در آن پیدا نمیشود. حکیم یکی از اسمای حسنای الهی و از صفات فعل او است که از محکم کاری او در آفرینش عالم خبر می دهد. حکیم شخصی است که توانایی به کار بستن علمش را دارد و علمش نیز در عمل آثارش درخشان و مثبت است و آن چه ساخته یا حکم کرده بی نقص و به نهایت محکم است)
برچسبها: ملک یمین, زن اسیر, ترجمه غلط و مغرضانه
