بسم الله الرحمن الرحیم
دانستن معانی که در بابهای مختلف به معنای اصلی فعل اضافه می شود کمک بسیاری به دست یافتن به مقصود اصلی آیات می کند به همین منظور با رجوع به کتاب صرف متوسطه تألیف آقای حمید محمدی خلاصه ای ازاین مبحث را برای استفاده شیفتگان فهم آیات قرآن در ذیل می آوریم .
باب افعال:(أَفْعَلَ-یُفْعِلُ-إِفْعال)
1-متعدی کردن فعل لازم(تعدیة):
مثال : ضَحِکَ علیٌ علی خندید
أَضحَکَ علیٌ سعیداً علی سعید را خنداند
قرآن: إنه هو أَضحَکَ و أبکی اوست که می خنداند و می گریاند
2-مفعول را دارای صفتی یافتن(وجدان الصفة):
مثال: أعظمتُ الله : خدا را با عظمت یافتم
قرآن :فلمّا رأینه أ کبَر نه: وقتی او را دیدند بزرگ یافتند
3- فاعل دارای ماده فعل شود یا مفعول را دارای ماده فعل کنیم(واجدیت)(با توجه به ریشه فعل صاحب اسمی شود که با فعل هم ریشه است):
مثال :أورَقَ الشجرُ: درخت دارای برگ شد
قرآن:فأَقبرَه: در قبرش نهاد
أَثمَرَ: میوه دار شد
4-داخل شدن فاعل در زمان ،مکان یا عدد
أعرَق زیدٌ: زید وارد عراق شد
قرآن :فَأَصْبَحَ مِنَ ﭐلْخَاسِرِينَ داخل صبح شد در حالیکه از زیانکاران بود
5-نسبت فعل به غیر فاعل:
مثال:أَکسد الکاسبون: کاسبها بازارشان کساد شد
6-رسیدن به وقت:
مثال:أَحصَدَ الزرعُ: وقت درو زراعت رسید
7-مبدأ فعل را از فاعل یا مفعول برطرف کردن(سلب):
مثال:أَفزعتُ سعیداً: فزع و بیمناکی سعید را برطرف کردم
8-ضد معنای ثلاثی مجرد:
مثال :تَرَبَ زیدٌ زید خاک نشین و تهیدست شد
أترَبَ زیدٌ مال در دست زید چون خاک شد یعنی ثروتمند گردید.
الإمام علی (علیه السلام):الدنیا تُخلِقُ الأبدان:همانا جهان پیکرها را فرسایش می دهد.
قرآن: وَأَمَّا ﭐلْقَاسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَباً: و اما منحرفين براي دوزخ هيزم خواهند بود.
وَأَقْسِطُواْ إِنَّ ﭐللَّهَ يُحِبُّ ﭐلْمُقْسِطِينَ: عدالت را گسترش دهيد که خدا عدالت گستران را دوست مي دارد.
باب تفعیل:(فَعَّلَ-یُفَعِّلُ-تَفْعیل(تَفْعال-تَفْعِلة-فَعال-فِعال-فِعّال))
1--متعدی کردن فعل لازم(تعدیة):
قرآن: نزّل علیک الکتاب: نازل کرد برتو کتاب را
2-دلالت بر زیادی فعل یا فاعل یا مفعول دارد(تکثیر)
قرآن: غَلَّقَتِ الأبواب :درهای زیادی را بست
3-مبالغه(تفاوتش با تکثیر این است که در تکثیر بیشتر کمیت و در مبالغه بیشتر کیفیت مد نظر است)
مثال : صرَّحتُ الحقَّ: حق را کاملاً آشکار کردم
قرآن: قَدْ صَدَّقْتَ ﭐلرُّؤْيَا:آنچه در رؤیا دیدی کاملاً تصدیق کردی (مأموریتت را کاملاً به انجام رساندی)
4-تدریج:
قرآن: إنّا نحن نزَّلنا الذکر: ما این قرآن را به تدریج نازل کردیم
5-نسبت دادن ماده فعل به مفعول(نسبت):
قرآن: وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ ﭐللَّهِ: و هر کس حرمت يافتگان خداي را بزرگ بدارد
6-ضدمعنای باب افعال:
قرآن:إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا: بيم داريم در آزارمان زیاده روی کند
هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ:آنها هرگز کوتاهی نمی کنند
*مصدر باب تفعیل در وزنهای دیگری هم به کار می رود کلمات زیر هم مصدر باب تفعیلند:
تَکرار-تَجربة-سَلام-کِذاب-کِذَّاب
باب مفاعله(فاعَلَ-یُفاعِلُ-مُفاعِلَة)
1-مشارکت(معنای غالب باب مفاعله)
درحالیکه هر دو طرف هم فاعلند و هم مفعول بهتر است آغاز کننده به صورت فاعل و دیگری به صورت مفعول آورده شود:ضارب سعیدٌعلیّاً علی وسعید با هم زد وخورد کردند
قرآن: وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ ﭐلْمَسْجِدِ ﭐلْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوکُمْ فِيهِ: و نزد مسجدالحرام با آنان نجنگيد مگر آن که در آنجا با شما بجنگند (آنان شروع کننده جنگ باشند. در اینجا مشارکت در قتل، معنی جنگ می دهد. دقت کنید که به ندرت پیش می آید هر دو طرف کشنده باشند)
(صافات141)-پس قرعه انداختند و او از مغلوبين شد.
2-تکثیر
ءَاجَرکَ الله :خداوند اجر بسیار به تو دهد
3-تعدیه(متعدی کردن فعل لازم)
بَعُدَ :دورشد بَاعَدَ :دور کرد
قرآن: وَلَـکِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ: ولي بنظرشان دور آمد
رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا : پروردگار ما بين سفرهاي ما فاصله زياد قرار ده .
4-همان معنی ثلاثی مجرد
*معمولاً هرگاه درباب مفاعله فعلی به خدای تعالی نسبت داده می شود در همین معنای چهارم است
قرآن :قاتَلَهُم الله یُخَادِعون الله
باب تفعُّل:(تَفَعَّلَ-یَتَفَعَّلُ-تَفَعُّل)
1-مطاوعه (قبول اثر فعل)باب تفعّل برای قبول اثر باب تفعیل به کار می رود:
علّمتُ زیداً فَتَعَلَّمَ : به زید یاد دادم پس یاد گرفت.
قرآن : فَتَلَقَّىٰ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ ﭐلتَّوَّابُ ﭐلرَّحِيمُ
(بقره37)-و آدم از پروردگار خود سخناني فرا گرفت و خدا او را بخشيد که وي بخشنده و رحيم است.
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ ﭐلسَّمِيعُ ﭐلْعَلِيمُ
(بقره127)-...اين خدمت اندک را از ما بپذير که تو شنواي دعا و داناي به نيات هستي.
2-تکلّف :خود را به رنج انداختن (فاعل می خواهد چیزی غیر واقعی را به زحمت به خود منسوب کند )
قرآن:...وَمَا أَنَاْ مِنَ ﭐلْمُتَکَلِّفِينَ
(ص86)-...و من از آنها نيستم که چيزي را که ندارند به خود ميبندند.
3-تدریج:
قرآن:...قَدْ يَعْلَمُ ﭐللَّهُ ﭐلَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ...
(نور63)-...خدا از شما کساني را که نهاني در ميروند ميشناسد (تسلّل آن است که کسی خود را از میان جمعیتی کم کم وآرام آرام بیرون کشد به نحوی که نخواهد کسی متوجه شود)
قرآن: يَتَجَرَّعُهُ ...
(ابراهيم17)-به زحمت ، جرعه جرعه آن را سر ميکشد
4-تجنُّب : (اجتناب کردن فاعل از ماده فعل)
تأثَّمَ سعيدٌ : سعید از گناه دوری کرد
5-تلبُّس :(فاعل چیزی را که فعل از آن مشتق شده بپوشد)
تقمَّصَ سعیدٌ : سعیدپیراهن پوشید
6-صیرورت(به حالتی در آمدن):
تسلَّمَ خالدٌ : خالد مسلمان شد
باب تفاعل:(تَفاعَلَ-یَتَفاعَلُ-تَفاعُل)
1-مشارکت:
قرآن: ...تَعَاوَنُواْ عَلَى ﭐلْبرِّ وَﭐلتَّقْوَىٰ
(مائده2)-...يکديگر را در کار نيک و در تقوا ياري کنيد
2-تظاهر:
تمارضَ علیٌ : علی خودش را به مریضی زد
قرآن : ﭐثَّاقَلْتُمْ إِلَى ﭐلْأَرْضِ *
(توبه38)-...به زمين سنگيني مي کنيد (خودتان را ناتوان جلوه می دهید)
3-مطاوعه (قبول اثر فعل):
باعدتُ سعیداً فتباعد: سعید را دور کردم پس دور شد
إِذَا أَخَذَتِ ﭐلْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَﭐزَّيَّنَتْ
(يونس24)-...همينکه زمين منتها درجه خرمي خود را يافت ، و آراسته شد ،
4- تدریج:
تزایَدَ المطر : باران آرام آرام زیاد شد
*هرگاه فاء الفعل در بابهای تفعّل وتفاعل یکی از12حرف (ت ،ث،ج،د،ذ،ز،س،ش،ص،ض،ط،ظ)باشدجایز است حرف (ت)این دو باب را همجنس فاء الفعل کرده در آن ادغام کنیم برای پرهیز از ابتدا به ساکن از یک همزه وصل کمک می گیریم :
تَثاقَل ثَثاقل ثْثاقل اثْثاقل اثّاقلَ
*تَتَضارَبون ← تَضارَبون
*
باب افتعال:(إِفْتَعَلَ-یَفْتَعِلُ-إِفْتِعال)
1-مطاوعه(اثرپذیری)
جَمَعتُ النّاسَ فَاجتَمَوا (مردم را جمع کردم وآنان جمع شدند)
قرآن: وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ
و به مردم گفتند آیا شما جمع می شوید (شعراء39)
2-کوشش و مبالغه:
اکتسبتُ العلم:با کوشش فراوان دانش به دست آوردم
قرآن: لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا ﭐکْتَسَبَتْ
نیکيهاي هر شخصي به سود خود او و بديهايش نيز به زيان
خود او است .(بقره286)
3-اتِّخاذ(فراهم آوردن ماده فعل)
اختَبَزتُ الخبزَ:نان راپختم
4-طلب:
اعتذرتُ سعیداً:ازسعید عذر خواهی کردم
قرآن: لَا تَعْتَذِرُواْ قَدْ کَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِکُمْ
عذر نياوريد ، که بعد از ايمانتان کافر شديد (توبه66)
5-معنای ثلاثی مجرد:
اجتذبتُ ثوب سعید: لباس سعیدرا کشیدم
6-مشارکت:
اختصم علیٌ وسعیدٌ: علی وسعید با هم دشمنی کردند
قرآن: هَذَانِ خَصْمَانِ ﭐخْتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمْ
اين دو طايفه دشمنان هم هستند که در مورد پروردگارشان با يکديگر مخاصمه کردهاند (حج19)
*تفاوت حالت مشارکت درباب مفاعله با بابهای تفاعل وافتعال این است که در باب مفاعله شروع کننده اعراب فاعلی می گیرد و دیگری حالت مفعولی ولی در باب تفاعل وافتعال هردو رابه صورت فاعل می آوریم.
*در باب افتعال در حالتهای زیر حروف مبدّل می شوند:
-اگر فاءالفعل (و) یا (ی) باشد به(ت) تبدیل وسپس در (ت) باب افتعال ادغام می شوند :مثل إتِّحاد
استثنائاً در مورد أَخَذَ هم این حالت اتفاق می افتد:إتِّخاذ
-اگر فاءالفعل (ص،ض،ط،ظ)باشد (ت) باب تبدیل به (ط) می شود:اضطراب
قرآن: وَﭐصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ
در کار عبادتش شکيبا باش (مريم65)
- اگر فاءالفعل (د،ذ،ز)باشد (ت) باب تبدیل به (د) می شودو جایز است که (د)و(ذ)را هم در هم ادغام کنیم:
زَجَرَ –ازتَجَرَ-ازدَجَرَ ذَکَرَ-اذتَکَرَ-اذدَکرَ-ادَّکَرَ
قرآن: وَقَالُواْ مَجْنُونٌ وَﭐزْدُجِرَ
و گفتند : جن زده شده و مضرت ديده است. (قمر9)
قرآن:وَﭐدَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ
و پس از مدتي بخاطر آورد (يوسف45)
-هرگاه عین الفعل فعلی در این باب یکی از12حرف (ت ،ث،ج،د،ذ،ز،س،ش،ص،ض،ط،ظ)باشدجایز است حرف (ت)این دو باب را همجنس عین الفعل کرده در آن ادغام کنیم سپس فاء الفعل را مفتوح یا مکسور کنیم وچون از همزه باب بی نیاز می شویم آن را حذف می نماییم:
خَصَمَ-اختَصَمَ-اخصَصَمَ-اخَِصَّمَ-خَِصَّمَ-یَخَِصِّمُ
قرآن: وَهُمْ يَخِصِّمُونَ
در حالي که سرگرم مخاصمه باشند. (يس49)
باب انفِعال:(اِنْفَعَلَ-یَنْفَعِلُ-اِنْفِعال)
تنها معنای این باب مطاوعه(اثرپذیری) است:
کسرتُ القلم فانکسر :قلم را شکستم پس شکسته شد
قرآن: فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ ﭐضْرِب بِّعَصَاکَ ﭐلْبَحْرَ فَـﭑنفَلَقَ
به موسي وحي کرديم که عصاي خويش را به دريا بزن ، پس بشکافت (شعراء63)
باب افعِلال(افْعَلَّ-یَفْعَلُّ-افْعِلال)
1-داخل شدن فعل در ماده فعل :
اِسْوَدُّ الیلُ: شب وارد سیاهی شد
قرآن: ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِيمٌ
رويش از شدت خشم و ناراحتي سياه مي شود. (زخرف17)
2-مبالغه:
ابیضَّ الثوبُ:لباس بسیار سفید شد
قرآن: يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ
روزي که چهره هايي سفيد و چهره هايي سياه ميشود (آل عمران106)
باب استفعال:(استَفعَلَ-یستفعِلُ-استفعال)
1-طلب(معنای غالب این باب است)
قرآن: وَإِنِ ﭐسْتَنصَرُوکُمْ فِي ﭐلدِّينِ
اگر از شما در راه دين نصرت بخواهند شما بايد ياريشان کنيد(انفال72)
2-مفعول را دارای صفتی یافتن:
استکرمتُ سعیداً:سعید را با کرامت یافتم
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ﭐلَّذِينَ ﭐسْتُضْعِفُواْ فِي ﭐلْأَرْضِ
و خواستيم بر آنان که در زمين ضعيف شمرده شدند منت نهیم...(قصص5)
3-قرار دادن ماده فعل برای مفعول :
استخلفتُ سعیداً:سعید را جانشین خود کردم
قرآن: وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَکُمْ
پروردگارم قومي غير شما جانشین می کند. (هود57)
4-تحول:(فاعل از حالتی به حالتی دیگر در آید که ماده فعل برآن دلالت می کند):
استحجر الطین :گل سنگ شد
قرآن: فَـﭑسْتَغْلَظَ فَـﭑسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ
(آن جوانه ها) کلفت وستبرميشود و مستقيم بر پاي خود مي ايستد (فتح29)
5-مطاوعه (اثر پذیری):
احکمتُهُ فاستحکَمَ: آن را محکم کردم پس محکم شد.
***ازنقل معانی بابهای افعیلال،افعیعال،افعِوّال چون در ترجمه قرآن کاربردی نداشتند صرفنظر می کنیم.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند:" هرگاه حديثى از من به شما برسد، آن را بر قرآن عرضه کنيد و با عقلتان بسنجيد، اگر مطابق بود، قبول کرده و گرنه به پهناي ديوار بکوبيد" (روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن) پس بر اين اساس حديثي که مخالف قرآن کريم باشد قطعاً از زبان معصومين عليهم السلام نيست و قابل اعتنا نمي باشد(گرچه یاری گرفتن از احادیث صحیح برای فهمیدن منظور اصلی آیات ضروری است). از طرفی مترجمین قرآن هم یا سلیقه خود را که غالباً اثر گرفته از احادیث جعلی است بر قرآن تحمیل نموده اند یا به هنگام ترجمه به این موضوع دقت نکرده اند که درکوچکترین اجزاء و ریزه کاریهای هر آیه مانند حروف اضافه یا وزن افعال یا ترتیب کلمات و ... نیزحکمتی نهفته است و همین ترجمه های اشتباه یا ناقص یا مغرضانه دستاویزی شده است برای منکرین قرآن کریم، به همین دلیل پس از نوشتن لغتنامه قرآن کریم(لغتنامه قرآنی سلام) تصمیم به نوشتن ترجمه کلمه به کلمه به همراه ترجمه مفهومی قرآن کریم کردم که تا کنون هشت جزء آن به اتمام رسیده و به هر انسان محترمی که آسمانی و بی نقص بودن قرآن برای دستورالعمل زندگی بودن، را قبول ندارد می گویم که این ترجمه را مبنای قضاوت خود بگذارد و آنگاه بدون در نظرگرفتن عملکرد پر عیب و نقصِ مدعیان دروغین ایمان و عمل به قرآن، ببیند بهتراز قرآن کریم، کتاب هدایتی پیدا می کند.
نزد ربّش نبیّ، زِ قومِ خود شکایت
در عمل به قرآن، می بَرَد قیامت(ترجمه آیه شریفه 30 از سوره مبارکه فرقان به شعر)
لینک دریافت فایل:
قرآن مبین (ترجمه کلمه به کلمه به همراه ترجمه مفهومی قرآن کریم) فایل پی دی اف PDF
قرآن مبین (ترجمه کلمه به کلمه به همراه ترجمه مفهومی قرآن کریم) فایل وُرد WORD
دریافت رایگان فایل کتاب:
چرا قرآن کریم سخن پروردگار متعال و معجزه است؟
(به همراه مقایسه بین نسخه 1400 سال پیش قرآن کریم و نسخه امروزی آن)
کانال تلگرامی وبلاگ قرآن مبین:
https://telegram.me/QURANMOBIN110
برچسبها:
معانی بابهای ثلاثی مزید